یک نفر هست خیلی وقتا تردید داره نسبت به اینکه اطرافیانش از جمله مادر و اقوامش نزدیکش و دوستاش دوستش دارن یا نه مثلا گاهی وقتا به من میگه که میدونم که دوستم نداری و اصلا دلت برای من تنگ نمیشه و من هم خیلی تعجب میکنم و هر چقدر میگم که در حقیقت اینطور نیست ولی توجیه نمیشه و این در حالیه که شاید کمی توجه بهش نشون میدم یا سرغای ازش میگیرم نظر قبلش کاملا برمیگرده و یا اینکه گاهی وقتا احساس رضایت از خود ش نداره میگه که میدونم که اخلاقم بده و یا اینکه میدونم من بدم این رفتار به چه دلیل؟