سلام من به شما پناه اوردم نمیتونستم به کسی اعتماد کنم دختری ۲۲ساله هستم بکارتم در اثر یه اشتباه اسیب دیده پیش چندتا ماما و متخصص رفتم یکی گف پارکی از چندجا داره یکی گف اسیب دیدگی جزعیه و میشه گواهی داد و یکی گف سالمه و اون اقا که ارتباط داشتم باهاش پیش یه دکتر برد منو اشناشون بود گف فقط ضربه دیده مشکل نداره امروز پیش یه دکتر رفتم ک توپزشک قانونی کار میکنه تا معاینع کرد گف تماس داشتی و خراش ایجاد شده کامل پاره نشده گفتم قابل ترمیمه گف نه ترمیم یا بدترش میکنه یا اصن نمیگیره یه روشی بهم داد گف کمی جمو جورش میکنه چون خراشه و ۹۰ درصد ازین روش جواب گرفتن با بتادین ک بریزم داخل اب گرم و بشینم داخلش هفته بعد برگردم پیشش امیدی ندارم به این روش اما دنبالش و میگیرم من میدونم اشتباه کردم میدونم حقمه هرچقد سرزنش شم اما بیش از اندازه اون اقارو دوس داشتم بخاطر این موضوع ک درخواستشو مدام زد میکزدم ازم فاصله کرف گفتش خیلی پیش نمیریم بعده یه ماه و کلی حرف قبول کردم تاحالا تواون شرایط قرار نکرفته بودم نمیدونستم چجوریه و اولین تجربم بود یابهتر بکم اولین باری بود که اعتمادکردم و خیلی خیلی پشیمونم ک میدونمم سودی نداره اما ناخواسته شرایطی پیش اومد که واقعا متوجه شدم چی شد دنبال دکتر رفتن و گرفتم اون اقام قصدش ازدواج نیس و میگ فقط برا ترمیم میتونم کمکت کنم و حالا میگ رابطمون تموم شدس چه گلی سرم بگیرم توروخدا کمکم کنین نمیتونم دردمو به کسی بکم خیلی احساس تنهایی میکنم مت یه دهتر شاد پر انرژیی بودم و حالا تبدیل شدم به یه دختره افسرده شب و روزم شده گریه کم اوردم دلم برا اون دختر دوماه پیش تنک شده بخاطر اشتباهم و گناه هم بود حتی خدام صدامو نمیشنوه خیلی تنهام خیلی کم اوردم هیچی ارومم نمیکنه باشکایت کردنم اگ بخوام انتقام بگیرم ازون اقا بازهم پای ابروی خودم بدرک خانوادم وسطه الانم دارم روانی میشم هیجکاری ازدستم برنمیاد توروخدا بهم بگین چیکار کنم دلم ارامش دوماه پیش زندگیمو و میخواد