سلام من علاقه زیادی به رابطه با جنس مخالف ندارم کلا شیطنت های دوره سنی خودم هم نداشتم کلا ار نظرم کارای بقیه دخترا تو این سنین مثل عشق وعاشقی ورابطه با جنس مخالف و یا حتی قلیون کشیدن و سیگارو مهمونی رفتن یا هر چی از نظرم بی خودی همیشه میگم خوب که چی ار اونجای که یه خواهر هم دارم که خیلی شیطون بوده و همه میگن من 180 درجه با اوئن فرق دارم وکلا خانواده بازی داریم و پدر مادرم هیچ وقت محدودمون نکردن همیشه اطرافیان از رفتارم متعجب میشن با این وضعیتی که نسل جدید داره حتی همیشه دوستام میگن ما اگه موقیت تو رو داشتیم نهایت استفاده رو می کردبم حتی مامانم نگرانم هست که من نتونم تو اجتماع حضور پیدا کنم و همبشه این رفتارم هم به این دلیل بوده که فکر می کردم برام خیلی چیزا زوده و زندگی ارومم و با چیزی نمی خواستم به خطر بندازم تا اینکه تصمیم گرفتم رابطام رو با اطرافیانم بهتر کنم و البته جنس مخالف که با فردی اشنا شدم که دوست نامزد خواهرم هست اوایل که با خواهرم و نامزدش و دوستش بیرون می رفتیم رفتارصمیمی با هام داشت تا اینکه بهم پیش نهاد داد البته من اولش شوخی گرفتم اما جدی برخورد کرد منم به خواهرم گفتم خودت بهش جواب بده اما خواهرم و نامزدش و مامانم گفتن بهتر به پیشنهادش بیشتر فکر کنم من میخوام رد کتم اما چون بازم می بینمش ار نظرم بهتر خودم با هاش صحبت کنم و محترمانهبهش بگم اما نمی دونم باید چه شکلی بگم به خصوص که من کلا تو بیان احساساتم و حرف زدن کمی مشکل دارم لطفا راهنمایم کنید