من دختری دارم 27 سالشه به تازگی عقد کرده شوهرش از هر نظر مورد تایید خودم و پدرش بود و همو دوست دارن خدا رو شکر با هم خوبن البته دختر بنده یه مقدار خام هست هنوز ولی خوب خیلی باهاش کلنجار میرم تا درست تر برخورد کنه با شوهرش داماد بنده مدتیه یعنی حدودا دو سه ماهه که سرسنگینه خدایی نکرده اصلا بی ادبی یا چیزی نکرده ولی از رفت و آمدش میفهمم اینو
مثلا اگه دخترم زنگ بزنه کلا نمیگه نمیام ولی میگه شما شامتون رو بخورید اگه منم زنگ بزنم دیگه کلی عذر خواهی که نمیام کار دارم ولی بعد از کلی صحبت میاد با شامشم بازی بازی میکنه قبلا میگفتن میخندیدن با شوهر من و الان خیلی ساکته بهش حتی گفتم اگه اتفاقی چیزی افتاده به من بگو تا حلش کنم میگه مرسی چیزی نیست ولی فکر میکنم از دست دخترم یا حرفی از دخترم ناراحته دعواهاشون نمیزارن ما بفهمیم و کلی با هم خوش و بش میکنن چون قشنگ میشه فهمید که مصنوعیه شبا هم خیلی کم با هم تو اتاقن یه شبی بیدار شدم دیدم تو حیاط سیگار میکشه وقتی هم سیگار میکشه خیلی دیگه داغونه من چه کاری باید انجام بدم و چه برخوردی بکنم؟