سلام من دختری ۱۷ ساله هستم دو ساله که با پسری بیست ساله از اقواممون دوست هستم رابطه ما این مدت خیلی خوب بوده و همیشه خیلی با هم صمیمی بودیم و اختلافات مون را با هم حل کردیم ولی حالا مدتی سر چیزهای خیلی کوچک دعوامون میشه حتی خیلی وقتها آنتن گوشی میپره هر چقدر بهش توضیح میدم میگه نه تو خودت از قصد گوشی را از دسترس خارج کردی و حرفهای خیلی زشتی میزنه مشکل اصلی من اینه که اون توی عصبانیت و دعوا خیلی حرفهای زشت میزنه و هر چه قدرم توضیح میدم براش توجه نمیکنه من از این حرف های زشت واقعاً خیلی ناراحت میشم و بعد از این حرفها خیلی عصبانیم ولی اون بعد از حرف هاش آروم شده و انتظار داره منم آروم باشم منم که عصبانی شدم نمیتونم واقعاً جلوی حرفامو بگیرم البته حرفای من اصلا زشت نیست فقط واقعیت من میگم چرا اینجوری کردی و چرا همچین چیزایی میگی موقع عصبانیت و از این چیزها ولی اون عصبانی تر شده و دوباره هردومون ناراحت میشیم و احساس خیلی بدی نسبت به هم پیدا میکنیم و واقعاً احساس افسردگی و تنهایی میکنیم خیلی از دعوا های ما سر سوء تفاهم هاست خیلی هم بهش توضیح میدم که اینا فقط یک سوءتفاهم مثلا اینکه من گوشی رو از دسترس خارج نکردم خودش اینجوری شده که اصلاً گوش نمیکنه و فکر میکنه من از قصد جوابشو ندادم و این میشه دلیل ناراحتی منم خیلی از دست حرف هاش احساسات و شخصیتم جریحه دار میشه و واقعاً احساس ناراحتی و تنهایی می کنم که یه نفر که من اینقدر زندگیمو پاش گذاشتم اینجوری داره با من صحبت میکنه واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفاً کمکم کنید ممنونم