سلام خسته نباشید
من شانزده سالمه و یه سه ماه یه پسری رو می شناختم و بعد سه ماه باهاش دوست شدم خیلی پسر خوبی بود حتی به یه نفر استیکر قلب نمیفرستاد و صمیمی نبود من شش روز باهاش بودم باهاش حرف می زدم شبا چت و خنده میکردیم تا اینکه پدرم فهمید و دعوا شد و منو جدا کرد ازش و من یه ماهه نه می تونم درس بخونم و حرف بزنم فقط کارم شده گریه
وپدرم باهام صحبت نمی کنه و اصلا دریغ از یک کلمه
میشه کمکم کنید تا اعتمادش رو به دست بیاورم.
کلا به من اعتماد نداره
دوست پسرمم که باهام حرف نمیزنه و قهره جوابمو نمیده کلا دیوونه شدم