سلام,,خسته ام خیلی خسته ام هیچ حسی ندارم نمیدونم چرا و برای چی هیچ مشکلی هم تو زندگیم وجود نداره و همه چیز آرام و خوبه
همش احساس میکنم زشتم و اعتماد به نفس ندارم
ولی اینو هم میدونم که واقعا زشت نیستم یه دختر معمولی هستم که تازه مورد تعریف خیلی ها هم هستم
همش تویه ذهنم این بهم یادآوردی میشه که آخرش میخای بمیری خیلی بخاد بشه تا70سالگی عمر میکنی چه فایده داره خوب باشی یا بد خوشحال باشی یا ناراحت ماشین داشته باشی یا نداشته باشی زندگی کردن برام خیلی پوچ الکی شده برام خیلی بی معنی شده که فوقش70سال زندگی حساسیت و شادی و ناراحتی و اینا همش آخرش هیچ مردن و میمیره آدم یا و.....
باهیچکس دیگه نمیتونم ارتباط برقرار کنم و هم صحبت بشم همش تو دلم میگم چه فایده داره آخرش میخام بمیرم و اینا هیچ میشن یا اعتماد به نفس ندارم یا همش حس میکنم طرف الان تو دلش بهم میگه اه
شاد نیستم بی دغدغه نیستم
درصورتی که دغدغه خاصی هم وجود نداره
نمیدونم واقعا چرا
18سالم هست و تنها اتفاق خاصی که جدیدا افتاده اینه که خاستگاری برام اومده هم که به شدت بهم علاقه داره و مادرش و خودش احترام من و خانوادمم دارن
ولی این حس ناامیدی و این احساس منفی مدتی کمی هم نیست که باهامه و اذیتم میکنه
مشاور گرامی
شمارا به خدا کمکم کنید روانم پریشون شده روانم پریشونه ولی بخاطره چی و چرا نمیدونم واقعا هیچ دلیلی براش پیدا نمیکنم