افسردگی،غم،آوار مشکلات..

Question

یه پسر ۱۶ ساله هستم که خیلی احساس تنهایی میکنم و خیلی وقتا یه گوشه می شینم و فکر میکنم به چیزای پوچ. سعی میکنم خودمو سرگرم کنم ولی هیچوقت مشکلمو حل نکرده،هر اجتماعی که می بینم دوری میکنم...احساس خاری میکنم...همیشه منزوی و گوشه گیر هستم ولی این واقعا کلافه کننده شده...مخصوصا تو این دوران کرونایی که از خونه اصلا بیرون نمیرم...
اعتماد به نفس کافی هم برای حرف زدن ندارم و خیلی کم حرفم
اگر واقعا یک راه حل وجود داره لطفا بفرمایید تا اینقدر اذیت نشم
با تشکر از سایت خوبتون♡

Answer 1

سلام،اینکه خودت خواسته باشی تنها باشی با اینکه واقعا احساس کنی تنهایی فرق داره،راستش ما آدما همیشه تنهاییم،حتی ممکنه توی شلوغ ترین
و پر نور ترین و پرصدا ترین جا باشیم اما بین اون همه فرد احساس تنهایی کنیم!احساس تاریکی کنیم،احساس سکوت کنیم!
یه وقتایی بشین فکر کن به چیزایی که پوچ نیستن،مثل اینکه چیکار کنم حال دلم خوب شه؟به گلدونام آب بدم،گلدون ندارم برم یه نسکافه درست کنم توی هوای سرد بشینم بخورمش و به چیزای خوب فکر کنم،احساسامو توی برگه بنویسم و بعدش بندازمشون دور و به خودم اطمینان بدم اونا دور ریخته شدن و دیگه توی وجودم نیستن.
موزیک بذارم یکم ورزش کنم،برقصم و بگم بی خیال مشکلات،:)
یه کتاب بخونم،یه کتاب مفید و باهاش دوست بشم،یه وقتایی گریه کنم
برم یه جای خلوت و تا میتونم اشک بریزم تا اون چیزی که تو ته دلم آزارم میده بریزه بیرون.
چرا احساس کسلی و افسردگی داری؟خب اتاقتو مرتب کن!اتاق نامرتب مهم ترین عامل افسردگیت میتونه باشه!
چرا احساس خواری میکنی؟چون احساس میکنی پایینی؟نه،تو خیلی باارزشی تو هنوز خودتو نشناختی،نمیدونی چقدر سرشار از انرژی،من خودم ۱۶سالمه،پر از انرژیم نمیدونم چطور استفادش کنم،چون نوجوونم،نوجوونی دوره * انرژیه.هدرش نده خوشحالی کن،یه وقتایی الکی شاد باش.یه نقاشی بکش رنگارو بپاش روش،اون نقاشیو نگه دار به یاد خاطره * اونروز،حالت بده؟یه نقاشیه تیره و تاریک بکش یه نقاشی که حال اونروزتو حاکیه،بعدش نگهش دار تاریخشو ثبت کن،حالا بیادت بیار فلان روز چه حالت بد بوده
اما امروز چقدر حالت خوبه،
من یه وقتایی دلم میگیره،احساس تنهایی میکنم،گریم میاد میرم موزیک میزارم میرقصم و ورزش میکنم،اونقدر بالا پایین میپرم که حالمو یاد میرع،پر انرژی میشم،یکم عرق میکنم خسته میشم،بعد میرم دوش میگیرم حالم بهتر میشه،یا نقاشی رنگی میکنم خیلی روحیم عوض میشه،اینا هزینه بر نیست،یه لبخند و یه خنده هزینه ای ندارن،اما اگه افسرده بشی باید هزینه کنی.
اینارو بخون این لینکارو برای خجالتی بودنت
****://www.drdtavana.ir/مقالات-از-سایت-های-دیگر/282-خجالت-جوانان-و-درمان-آن-حتما-بخونید-خجالتی-ها-حتما-بخونید

*****://katoz.ir/نوجوان-و-بلوغ/کمرویی-خجالت/

امین جون اینارو هر روز تکرار کن،با صدای معمولی فقط تو تنهایی با خودت:
-1 من کافی هستم
-2 من جذاب هستم
-3 من ارزش شادي کردن را دارم
-4 من نیازهایم را میپذیرم
-5 من در مقابل احساسات خودم مسول هستم
-6 آرامش در آغوش پذیرش حاصل میشود
-7 من با خودم مهربان هستم
-8 خداوند خدایی می کند، من خداوند نیستم
-9 من دیگر محتاج و وابسته به دیگران نیستم
-10 احساس بد و درماندگی کردن لزوما به معنی این نیست که من بد و درمانده هستم
-11 من میتوانم به تعادل و آرامش در زندگی ام دست یابم
-12 من میتوانم به همان اندازه اي که به خودم اجازه میدهم خوشحال باشم
-13 من میخواهم به حد و مرزهاي دیگران احترام بگذارم
-14 کارهایم را یکی یکی به نوبت انجام میدهم. به هر یک در موقع خودش می پردازم و نگران آینده نیستم ماهیت اجباري
وسواس گونه ام را اداره می کنم.
-15 با کمک نیروي برترم مسیر و جهتم در زندگی برایم روشن خواهد شد.
-16 خیلی چیزها براي خوشحال بودن وجود دارد. خداوند برایم خواسته اي دارد.
-17 خداوند مرا دوست دارد. من بنده خاص او هستم.
-18 من فرزند با ارزش خداوند هستم.
-19 هنگامی که نفس عمیق می کشم و آرام می شوم زیبایی من ساطع می شود.
-20 من یک انسان مهم و با ارزش هستم، براي خودم، براي نیروي برترم و براي دیگران.
-21 ترس از احساسات، آنها را عوض نمی کند، بلکه فقط فرآیند بهبودي را به تعویق می اندازد.
-22 من تلاش نخواهم کرد که همه مسایلم را به یکباره حل کنم.
-23 آنچه که لازم است به طور روزانه انجام دهم، برایم آشکار خواهد شد.
-24 من به نیروي برترم اعتماد دارم، به خودم اعتماد دارم، نقاط منفی و ضعف هاي من به نقاط مثبت و قوتم تبدیل خواهد شد.
-25 من مجددا مسیري مشابه آن هایی که مرا به سوي هدف دلخواهم هدایت نکردند، انتخاب نمی کنم.
-26 چیزهایی که در زندگی به آنها احتیاج دارم، سر راه من قرار می گیرند.
-27 هنگامی که باورهاي مخرب در مورد خودم و دیگران را رها میکنم به احساس آزادي می رسم.
-28 نیروي برتر من حاضر و فعال است و در بیست و چهار ساعت روز در همه موقعیتها با من است.
-29 در این لحظه من به خودم اطمینان دارم.
-30 مشکلات من فراتر از توان من نیستند.
-31 من توانایی به انجام رساندن کارها را دارم. من با کفایت هستم.
-32 براي هر موقعیت ناخوشایند، راه حلی وجود دارد.
-33 نیروي برتر من در مکانهاي غیر منتظره، در زمانهاي غیرمنتطره و از طریق آدمهاي غیر منتطره کار خود را انجام می دهد.
-34 من بدنم را دقیقا به همین شکلی که الان هست دوست دارم.
-35 از نیروي برترم می خواهم به من کمک کند تا بدنم را در اندیشه عشق و آرامش بپوشانم.
-36 من خودم را به خاطر قضاوت کردن بدنم به عنوان چیزي بی ارزش می بخشم.
-37 من راههاي مناسبی براي ابراز خشم خود به وجود می آورم.
-38 هنگامی که به خودم فرصت سوگواري می دهم، غم خود را شفا داده و مجالی براي شادي فراهم می آورم.
-39 من تمامی احساساتم را میپذیرم، در اختیار میگیرم و آنها را تجربه میکنم.
-40 من توانایی پذیرش و ابراز عشق را دارم.
-41 من توانایی تصمیم گیري دارم.
-42 من از سردرگمی رهایم، من به نیروي برترم اجازه میدهم که همه سردرگمی ها را از من بگیرد و صلح،آرامش و اطمینان را
جایگزین آن کند.
-43 من توانایی "نه" گفتن به باورهاي قدیمی و تغییر آنها به باورهاي جدید و سالم تر را دارم.
-44 من انتخاب میکنم که بپذیرم و عشق بی دریغ نیروي برترم را احساس کنم.
-45 من از این بابت که خداوند همیشه با من است سپاسگزارم.
-46 من میدانم که با خدا همه چیزهاي خوب امکان پذیر است.
-47 من با کمک گرفتن از نیروي برترم می آموزم که حد و مرزهاي خودم را تعریف کرده و از آنها مراقبت کنم.
-48 من می توانم به هر آنچه می خواهم "بله" بگویم و به هر آنچه که نمی خواهم "نه" بگویم. حق انتخاب با من است.
-49 من می توانم به شخص دیگر نزدیک شوم، بدون اینکه خودم را فراموش کنم.
-50 من حق انتخاب دارم که به باورهاي شخصی، ارزشها و خواسته هایم احترام بگذارم.
-51 با کمک گرفتن از نیروي برترم، من به هنگام "نه" گفتن از همه احساس گناه ها و ترس ها رها می شوم.
-52 من یک انسان ارزشمندم و سزاوارم تا با وقار و احترام رفتار کنم.
-53 من تمایلات جنسیم را از راه هاي سالم و با حفظ احترام به خود و دیگران ابراز می کنم.
-54 لذت بخشیدن جنسی به شخص دیگر انتخاب من است نه وظیفه من.
-55 در این لحظه، من خالی از تمایل براي سرزنش کردن خود و یا دیگران هستم.
-56 من قلبی بخشاینده دارم و نیکی و عشق دیگران را جدب می کنم.
-57 هرچه که عشق من به خودم بیشتر می شود، عشق را از دیگران آسان تر دریافت می کنم.
-58 مادامی که دست از سرزنش کردن خود بر می دارم، مسولیت کارهاي گذشته خود را بر عهده میگیرم.
-59 هنگامی که می آموزم تا به خدا اعتماد کنم و ترس از مردم را رها کنم، عشق و پذیرش وجود مرا پر می کند.
-60 من دوست داشتنی هستم و ارزش عشق را دارم


راستش منم مشکل خجالتی بودنو دارم،مشکلم بد تر از توعه،دارم روش کارمیکنم،اعتماد بنفسم افتضاحه،خیلی خودمو قبول ندارم،ولی دیگه میخوام شروع کنم که اینطوری نباشم،یکم سخته و وقت بره ولی من نمیخوام یه غریبه باهام شروع به صحبت کرد نتونم بهش نگاه کنم و احساس شرم کنم.بیا با هم شروع کنیم،نزاری کنارا.سن بالاتر که برسی مشکلساز میشه برات،ترس اجتماعی و اجتماع گریزی مشکلات خیلی مهمین که به فکر حلشون نباشی بدجور در آینده مشکل برات
پیش میاد،پس به فکرش باش که کم کم بتونی قوی و با مهارت اجتماعی بالا بشی و بتونی خوب ارتباط بگیری،قدرت سخنوری تو بالا ببری،پس شروع کن از همین امروز.خودتو باور داشته باش،نکات مثبت خودتو لیست کن،مثلا من پسر منظمیم،من پسر خوشرو و مهربونیم و من پسر...اینا رو بنویس حتما.
ممکنه ببینی 60تا ویژگی مثبت داری،میتونه ظاهریم باشه،مثلا بگی من لبم خوشگله،هیکلم جذابه ...تازه ممکنه بیشتر از60 تا بشه،تا اعتماد بنفست اومد پایین توی خونه،این لیسترو بخون چشمی،ببین تو چقدر چیزای خوبی داری!
پس تو میتونی،اینو باور کن.❤ ❤ ❤

Comments

بسیار سپاسگزارم بابت صرف وقت گرانبهاتون برای مطلبی به این گستردگی و ارزشمندی

Answer 2

سلام،منم16سالمه،مشکل تورو دارم اما دارم روش کار میکنم
توم همینکارو کن،منم خجالتیم،احساس تنهایی میکنم و...
در کنار راهایی که بهاره داد،کتابم حتما بخون،کتابای روانشناسی یا هر کتابی که کمکت میکنه بهتر صحبت کنی،دایره لغاتت بره بالا،اینطوری خیلی خوبه
مهارت صحبتیت بالا میره،من خودم خیلی خجالتی بودم اما یه چن وقت کتاب خوندم نمیگم کاملا خوب شدم ولی بهتر شدم،من میرفتم مغازه میگفتم فروسنده منو مسخره میکنه میگه ببین چی خریده!در این حد،تو خیابون راه میرفتم میگفتم یکی منو ببینه بهم میخنده،الانم یکم اونطوریم
ولی اگه میتونی حتما جلسات مشاورم برو خیلی خوبه،من میرفتم ولی ادامه ندادم خیلی بهتر شدم،چیزای زیادی یاد گرفتم یکیش این بود که هیچ وقت خودوو بابت چیزایی که اتفاق افتاده یا دست خودت نیست سرزنش نکنی،اصلا کلا خودتو سرزنش نکن،حتی اگه کار بدی کردی،ولی سعی کن تکرار نشه،یکی دیگشم پذیرش احساسه،بپذیری که من چون با یکی قهر کردم ناراحتم،من چون نمرمو نگرفتم ناراحتم،بپذیر حالت خوبه یا بده.
سعی کن به خودآگاهی برسی،خودتو بشناسی،یعنی آگاه باشی که آدم احساساتی هستی یا آدمی زودرنجی یا هرچی،پس پذیرش احساس و سرزنش نکردن،سومی برچسب نزدنه،به خودت برچسب نزن من ترسوعم
من خجالتیم،،من ناتوانم من...اینا اثرات منفی داره،تو اگه جمله مثبت به خودت بگی همون میشه،چون مغزت باورش میکنه گول میخوره،پس حتی اگه یکم ترسویی بگو من شجاعم،اونقدر بگو که میبینی شجاع شدی،البته فقط گفتن نه،براش گامهاییم بردار،با ترسات مقابله کن،نشین تماشاشون کن
فعلا همینا،چون منم خودم همینارو بلد بودم،یکی دیگشم ببخشید یادم اومد ترس جلوتر از حادثس،،یعنی تا اتفاقی نیفتاده نگرانش نباش،تو که نمیدونی
چی قراره بشه،نود درصد احتمالاتی که ما آدما میدیم درباره آیندمون همش غلطه،ممکنه اصلا اونا اتفاق نیفتن،
گلوله برفی،یعنی اینکه مشکلت اندازه یه گلوله کوچیکه ولی اونقدر بهش فکر میکنی و مشکلتو بزرگتر میکنی که گلوله قل میخوره بزرگتر میشه هی بزرگتر
پس نذار گلوله مشکلاتت الکی الکی بزرگ بشن،
دیگه همینا،بازم یادم اومد ویرایش میکنم.
دوستدارت باران♥️امیدوارم حال دلت خوب باشه

Comments

بسیار متشکرم باران خانوم بابت صرف اوقات طلاییتون