نمیدونم چ عنوانی برای این داستان بزارم...!!

Question

سلام
من تا دوماه پیش تو یه رابطه اشتباه بودم که طرف مقابلم درواقع شده بود یه آدم افسرده و هیچوقت از مشکلاتش حرف نمیزد و با هر دختر و زنی چت میکرد و این اذیتم میکرد و هر کیم بهم میگفت تو با اون فرق داری خودتو بکش بیرون از این رابطه سمی میگفتم نمیتونم دوسش دارم تو اون مدت ها بود ک یه پسر که فقط یه دوست اجتماعی ساده بود برای رفیقم بهم پیام داد من چون میدونستم اون با دوستم چت میکنه و قابل اعتماده و چون اون از طریق رفیقم از این جریانا با خبر بود و فقط میخواست قانعم کنه که خودمو از اون رابطه اشتباه بکشم بیرون جوابشو دادم منم با حرفاش واقعا قانع شدمو فهمیدم واقعا آینده ای با اون طرف ندارم و خودمو ازش دور کردم/بعد این جریان همین پسر بهم گفت دوسم داره هرکاری هم میکرد تا بهم ثابت کنه و من قبول نمیکردم میگفتم نمیخوام دیگه کسی برای دومین بار بیاد تو زندگیم و اعتمادمو له کنه دوماه گذشت اونم همچنان اصرار میکرد و ابراز علاقه میکرد با تموم سرد بودنا و بی محلیای من کنار میومد دیگه منم بهش وابسته شدم همه فکرم شد اون ولی بازم باور نمیکردم دوسش دارم و بهش نمیگفتم تهش رفیقم اومد بهم گفت دیگه به من پیام نده شرمندم واسه روزایی که رفیقم بودی من عاشق اون بودم و تو ازم گرفتیش ولی منکه نمیدونستم رفیقم عاشق این شده چون هیچوقت بهم نگفت بعدم زنگ زد واسه اون طرف و گفت این دختری ک رفیقمه و باهاش چت میکنی پیش همه مسخرت میکنه و هنوز عاشق اون آدم قبله و به پسره دروغ گفت که این رفیقم با همه چت میکنه و لحنش با همه یکسانه و با همه گرم میگیره در حالی که من واقعا همچین ادمی نیستم/اون پسر اومد بهم گفت میخوام خودتو بهم ثابت کنی اما من از هردو طرف شده بودم آدم بده و بدتر از همه دوتا دیگه از رفیقامم منو مقصر میدونستن داشتم دیوونه میشدم مجبور شدم از کسی که دوسش دارم بگذرم تا رفیقم حالش خوب باشه تا فکر نکنه من میدونستم اون عاشقه و با بی رحمی عشقشو ازش گرفتم من هیچ نیتی نداشتم اون پسر بود ک بهم علاقه مند شد/آخرین پیام اون پسر این بود ک پس نخواستی خودتو ثابت کنی و هنوزم اونو دوست داری تصوراتم ازت کاملا خراب شد خدافظ برای همیشه برو و دیگه هیچوقت برنگرد/من برای همیشه از دستش دادم و اون رفیق هم باهام دیگه مث قبل نیس/حالم خیلی بده نمیتونم هیچکاری کنم عین افسرده ها شدم گناه من چیبود که از همه طرف دارم له میشم/واقعا همه اینا عذابه برام نمیدونم چجوری اینارو فراموش کنم و بشم همون آدم خندون و بی غم و غصه قبل

Answer 1

آخی 

مهم اینه که تو آدم خوبی بودی 

پیش خودت و وجدانت شرمنده نیستی

به اینکه خودت هستی افتخار کن

Comments

اینقدر این حرفا رو روحیم تاثیر گذاشته ک باورم شده من خیلی خیلی مقصر بودم و با خودم میگم نکنه من عوض شدم
رفیقی که من به خاطرش از کسی که دوسش داشتم گذشتم اونقدر منو جلوی اون پسر بد جلوه داد و دروغ گفت ک اون پسری که ادعا داشت دیوونه * منه بهم گفت تو لذت میبری از این بازی

Answer 2

دوست خوبم چیزی ک فت و فراوون ریخته پسره و اینکه انقدر فکر خودت رو مشغول نکن ایشالا ک مورد بهتر سر راهت قرار میگیره و اینکه اصلا نگران نباش مهم اینه تو خوب بودی نظر بقیه مهم نیست زمان همه چیز رو ثابت میکنه

Comments

آره اما اون خیلی آدم خوبی بود
واقعا دوسم داشت
حتی به خاطر من تایم کاراشو بیشتر کرد
اما مجبور شدم واسه رفیقم ازش بگذرم
حالا تفاوت اینجاس که من گذشتم به خاطر رفیقم اما اوون دوستم حتی یه لحظه هم ب من و قلبم فکر نکرد فقط گفت یا من یا اون
و هر کاری کرد منو از چشم اون پسر بندازه و موفقم شد!
تهشم من از همه معذرت خواهی کردم
و الانم دلم نمیاد ناراحتیع همون رفیقو ببینم با گریه هاش گریه میکنم با خنده هاش میخندم حتی خودمو شاد نشون میدم که اون بخنده