سلام و خسته نباشید من ۸ سال هست که ازدواج کردم و شوهرم تک فرزنده که پدرش هم در کودکی فوت کرد و من خودم پذیرفتم با مادرش زندگی کنیم متاسفانه خاله ها و دایی های شوهرم خیلی تو زندگیمون دخالت میکردن و چون مادربزرگ شوهرم با مادرشوهرم زندگی میکرد و من هم مدتی اونجا بودم و به دلیل رفت و آمدهای زیاد مشکلاتی به وجود اومد ولی مادرشوهرم خودش به من گفت ما خجالتی هستیم و نمیتونیم به کسی بابت یه متلک یا هرچیز دیگه حرف بزنیم و شوهرمم هم خیلی خجالتیه در ارتباط با فامیلاش.
به من خیلی بی احترامی و توهین شد منم اوایل چیزی نمیگفتم تا اینکه یکبار با همشون دعوا گرفتم البته لفظی و محترمانه و خونه اجاره کردیم و از اونجا رفتیم شوهرم و مادرشوهرم پذیرفتن همه چی رو.
الان مشکل من اینه چون خونه مادرشوهرم رفت و آمد میکنم و اونا رو مدام اونجا میبینم نه به من سلام میگن و نه علیک میگیرن ولی تا شوهرمو میبینن احترام و سلام و علیک من خیلی از نظر روحی اذیت میشم.شوهرم خجالتیه و نمیتونه جواب نده یا مادر شوهرم همچنان بهشون محبت میکنه .
من میدونم خونوادشونن و طبیعیه بخاطر عروس رابطشونو قطع نکنن اما من خیلی اذیت میشم چیکار کنم نمیشه نرم خونه مادرشوهرم دوسش دارم حق داره نوه شو و پسرشو ببینه اما در مقابل رفتار اونا فقط از من عذر میخوان و هیچ دفاعی از من نمیکنن.
الان فقط کلی استرس به من وارد شده و حتی افسردگی هم گرفتم چون همیشه یه سری آدم هایی رو میبینم که برام پر از خاطرات بد هستن لطفا راهنماییم کنین؟؟؟