سلام پسری ۱۹ ساله هستم مذهبی هم نیستم .خب مشکلم اینه که دیگه خسته شدم از دوستام دلیلش هم اینه که وقتی با دوستهام میرم بیرون اونا میرن دوست دختراشونو میارن بعد میدونم رابطه هم دارن ولی سری بعد که میریم بیرون میرن زنهای جنده ومتاهل رو با خودشون میارن بعد این هر هفته تکرار میشه من هم که با کسی در رابطه نیستم و میدونم که نیازی هم ندارم ولی دارم با چشم خودم زنهایی رو میبینم دارن خیانت میکنن و دختر هایی رو میبینم که حتی به ۱۵ سال نرسیدن واقعا دارم دیوونه میشم نمیتونم با دوستام ارتباطم رو قطع کنم به هیچ وجه خب اصلا به نصیحت های منم گوش نمیدن که دیگه نمیدونم چیکار کنم چند وقت پیش یه رابطه ای رو تو بین فامیل دیدم که اصلا باورم نمیشه خودشون هردو از من خواهش کردن که به کسی نگم که تمومش کنن ولی من میدونم هنوز ادامه دارن خیلی سخته باورش شما فکر کنین یه مرد ۴۴ساله متاهل که دوتا بچه داره یکی دختره ۱۵ سالشه ویه پسر ۶ ساله و همسری که واقعا خوبه بعد با یه دختر ۱۸ ساله رابطه مخفی داره که ۳ سال از دخترش بزرگتره دیگه نمیدونم چیکار کنم . دختره ۱۶ ساله همون مرده که اسمشو دیگه هیچ وقت نمیارم به من پیشنهاد رابطه داد من حتی جوابشو ندادم نمیدونم چیکار کنم تو خیابون راه میرم میبینم که همه چی داره به لجن کشیده میشه دزدی این نیست که بری بانک بزنی دزدی دقیقا همینه ..دیگه خودتون بگید واقعا من سخت گرفتم
راهکارش اینه که منم مثل بقیه خودم رو به بیخیالی بزنم ؟