سلام وقت بخیر.من ۲۶ سالمه و ۶ ساله ازدواج کردم.همسرم مرد خوبیه و با من ارتباط خوبی داره من به شخصه تو زندگیم از ایشون بدی ندیدم.مشکل اصلی من اینه که خانوادم اصلا از همسرم راضی نیستن.و به دلایل مختلف پیش من شکایت میکنن که چرا رفتار بی ادبانه داره.درصورتی که من از همسرم دلیل خواستم گفته نه اشتباه میکنن.گاهی اوقات من متوجه میشم که شکایت هاشون بی دلیل و منطق مثلا امشب پدرم به من گفت چرا شوهرت تو تولد خواهرت اونجوری دست میزد مثلا میخواست بگه زودتر جمع کنید جشنو؟حتی به من اجازه نداد تا حرف بزنم کلی غر زد.البته اینم بگم این نفاق رو هم از اول خواهرم شروع کرد و ذهن بقیه رو مسموم کرد.به دلایل مختلف دخالت کردن.من مشکل نازایی دارم با این حال همسرم باهام ۶ سال مونده این موضوع رو هم فقط خودمون دوتا میدونیم.من واقعا دیگه خسته شدم.چند بار قطع ارتباط کردم ولی فایده نداشته.مادرم خیلی ناراحت میشه و نمیزاره من همسرم و خونشون نیارم. من امشب دیگه به جایی رسیدم که یه تصمیم احمقانه گرفتم و میخوام طلاق بگیرم.چون واقعا نمیتونم جلوشون مقاومت کنم.بارها بهم گفتن تو شوهرتو خیلی دوست داری و همیشه اونو انتخاب میکنی.دیگه واقعا خسته شدم.میخواستم بدونم دادگاه با توجه به نازایی من چه شرایطی و برام درنظر میگیره ؟
