سلام من تو دو راهی سخت گیر کردم . پنج ماهه با آقایی ازدواج کردم که هشت سال قبلش ازدواج ناموفق داشته و بعد از عقدم فهمیدم نامزدی دوساله داشته که یک هعته قبل از وصال ما تموم کرده بودن و این آقا روی لجبازی با من ازدواج کرده و از روز اول هم روزهای بد و تلخی داریم تا الان که به توافق طلاق رسیدیم که فهمیدم قبلش تو این مدت دو بار برگشته پیش نامزدش ولی موقع طلاق پشیمون شد و میگه با هم زندگی کنیم . از طرفی تنها پسر خانوادست که کفالت مادرشو داره و وابستگی سختی بهش داره و مادرش هم دخالت گر بدیه . یک طرف نامزدش یک طرف مادرش یک طرف لجبازی و اخلاق تند خودش که رفیق بازه و با زنای دیگه دور همی میگیرن . مشکل من اینه که نمیدونم طلاق بگیرم اون مقاومت میکنه ولی با این مشکلات و بی اعتمادی من که پیش اومده ادامه دادنشم سخت شده هر بار میخوام اراده به طلاق کنم احساساتی میشم خواهشا شما بگید چکار کنم حتی نمیزاره از خونه بیرون برم . لطفا نگید مشاوره حضوری چون اصلا نمیزاره برم از نظر مالی هم کارمنده و خرج خانوادش میده و زیاد خوب نیست به من میگه چیزی ازم نخواه و ۳۷رسالشه و من ۳۲ سالمه ازدواج اولمه حالم امشب اصلا خوب نیست به من بگید چکار کنم تمام اطرافیانم میگن طلاق بگیر .به خودش که نگاه میکنم دلم براش مبسوزه چون این کارا رو میکنه بعد پیش من گریه میکنه میگه خیری از زندگیم ندیدم