ببخشید نام مرتبط نبود چون اجازه سوال نمداد من پسری ۱۶ ساله هستم اسمم رهام هست و یک دختر خاله دارم(فامیل درجه ۱ دختر خواهر مادرم ) هست وقتی بچه بودیم هم بازی بودیم اما الان عاشقش هستم
روز اول بهش گفتم عاشقتم دوستت دارم اما بهم خندید و گفت ساده نباش بدردت نمیخورم دقیقا منظورش نفهمیدم من عاشقش هستم واقعا دوسش دارم روز اول که اینطور
بعد چند روز یا بگم چند ماه بهتره. بهش گفتم دوستت دارم درخواستم بیان کردم ( دوست دختر شدنش ) بعد گفت بش فکر میکنم.
و گفتش بیا اتااق و گفت لباساتو بپوش (لباس بیرون) باید چیزی بت نشون بدم
بعد رفتیم نزدیک یک دریاچه و اون جا با لحن گول زننده ای گفت قبوله
من از اخلاقاش کاراش و ایناش خوشم میاد نه جنسش و...
حالا به نظرتون این رابطه بده؟
میگه باید به پدر مادرامون بگیم امام میترسم جدایی بیوفته برا همین چه کنم؟
من بهش و به خودم قول دادم که مثل سپر پشتش باشم