چطور به کسی که به دلیل تجاوز قصد خودکشی داره کمک کنم؟

Question

سلام‌.عزیزترین فرد زندگی من بهش تجاوز شده....اون قصد خودکشی داره به خاطر حرفایی که شنیده.چون خیلیا بهش گفتن تقصیر توعه و این چیزا حتی متجاوز در اومد چنین حرفی زد.اون مشکلات خانوادگی ام داره.من نمیتونم منصرفش کنم.هر چی بیشتر نصبحت کنم بیشتر به خودکشی جذب میشه.چبکار کنم؟ لطفا کمکم کنین

Answer 1

سلام 1جنسیت ایشون (برا * راهنمایی بهتر میخوام)

2.بهش بگید بدتر از اونم هست اینایی که میگم نشونش بدید

من زمانی از خودم بدم میومد

زمانی قصد خودکشی داشتم

زمانی افسردگی داشتم

اخرش چی شد؟ خب یه مدت الکلی شدیم

تویی که الکلی نیستی افسرده نیستی تحت فشار مردم قرار نگیر

مثل اینکه بگن اوسکول بی شعور خر الاغ و.... بعد تو جواب ندی دیدی چقدر حرصش در میاد؟

ببین منو تو اخر زمونه ایم(هرکی هستی)

دل به خودکشی  نده برو بیخیال باش

یه بار یکی بهه دلیل مشکلات روانی من مسخرم کرد

منم بهش اهمیت ندادم الان تشنج کرده فلج هم شده ببین باید حرصش در بیاری

تو مثل من دستت نمیلرزه زیاد اونم(البته نمیدونم)

ولی من خیلی کشیدم (منظورم سیگار نیست) با اینکه همش 14 سالمه زیادی کشیدم بی از حد نسبت به هم سن های من

خودتو اضافی ندون

شاد باش

تا دیر نشده

قدر خودتو بدون

چیزایی که گفتتم نصف کشیدنای من بود

امیدوارم بفهمی به هرحال درکت میکنم

Comments

من خودم از اون بدترم.و این که دخترع ایشون.من اگر خودمم جاش بودم خیلی بیشتر اسیب می‌دیدم.ولی نمیخوام تنهام بزاره.

Answer 2

سلام به شما دوست عزیز

تجاوز می تواند با آسیب های روحی زیادی برای افراد همراه باشد در کنار اینکه اگر حمایت خانواده و اجتماع نیز وجود نداشته باشد این شرایط روحی می تواند با فشارهای بیشتری همراه شود اما بهتر است در این مسیر او را تشویق به مراجعه حضوری و یا حداقل تلفنی به روانشناس کنید تا بتوانیم به ایشان کمک کنیم تا شرایط بهتری را تجربه کند و بتواند در مسیر ادامه زندگی و رشد خود پیش برود .

در این مورد بهتر است اگر با خانواده او در ارتباط هستید و احساس خطر جدی دارید و او حاضر به مراجعه به روانشناس نیست با خانواده او صحبت کنید و در این مورد به انها این مورد را گزارش بدهید .

Comments

به خانوادش چیزی نمیتونم بگم و وقتی بهش میگم بیا بریم روانشناسی میگه ادمایی که خودشون افسردن و قرص میخورن نمیتونن حالمو بهتر کنن یا اون خاطراتو از ذهن من پاک کنن چطور میتونم قانعش کنم بره تراپیست؟

---

چون ایشون دختر هستن بنابراین حساس تر هم هستن منم با مشاور موافقم چون اگر نمیره روانشناس تنها راه نجات خانوادست....

---

- [ ] سلام خسته نباشید. من یک دختر ۱۴ سالم. وقتی که ۱۲سالم بود همسایمون منو اذیت کرد و من از اون موقع تا الان شدیدا افسرده و مضطربم.خالم مثل خواهر برام بود و بهش خیلی اعتماد داشتم و همیشه ازم می پرسید که چی شده که من اینجوری شدم و منم وقتی که فهمیدم چه اتفاقی برام افتاده با این که خیلی خجالت می کشیدم و ترسیدم دعوام کنن و... ولی تصمیم گرفتم به خالم بگم که ازش شکایت کنن و حقشو بزارن کف دستش( چند ماه گذشته بود که گفتم) اون هم به مامانم گفت . ( راستی بابامم نیست)یک مدت کوتاه که گذشت دقیقا رفتار مامانم و خالم با من خیلللی بد شد. البته رفتار بقیه هم بد بود ولی مامانم و خالم بیشتر و این که ازش شکایتی نکردن و ما خونه مامانبزرگم می موندیم و بعضی اوقات که مامانم می خواست بره خونه هیچ اهمیتی نمی داد که من گریه می کردم و نمی خواستم بیام و منو به زور میبرد. البته الان از اون خونه رفتیم.من فکر می کنم که یا حرفمو باور نکردند و فکر می کنند دروغ گفتم یا این که به خاطر این کار بد از من متنفر شدن. چون از حرفایی که شنیدم و فک می کنم راجع به منه احساس می کنم فکر می کنن دروغ بوده ولی از * طرف هم بعضی وقتا * تیکه های غیرمستقیم میگن که انگار من خوشم اومده و دلم می خواسته این اتفاق بیوفته ولی به خداااا اصلاااا اینجوری نیست. من اصلا نمی خواستم اینجوری شه دلم می خاس قبل این که این اتفاق بیوفته * ماشین بهم می زد و می مردم... نمی دونم که چ فکری درباره من می کنن و خیلی ناراحتم و پشیمونم که بهشون گفتم.از خودم متنفرم. مامانم منو تازهههه بعد دو سال برده پیش روانپزشک و دکترم بهم دوتا قرص داد که مصرف می کنم. اون اتفاق توی موتورخونه افتاد ولی من به دروغ گفتم که تو یکی از واحد ها افتاده و این که قبل از این که این اتفاق بیوفته اون به من دست زد ولی من هیچی بهش نگفتم.  ترسیدم چیزی بگم. ولی این موضوع رو هم به دکتر نگفتم و بهش دروغ گفتم خیللی عذاب وجدان دارم ، اون حتما فک کرده من بدم نمیاد بهم دست بزنه و بعدش اون کارو با من کرد. ولی من بدم میومد.جدا از عذاب وجدان این اتفاق از این دروغ هایی که گفتم هم خیلی پشیمون و ناراحتم.من می خواستم ازتون کمک بگیرم که بگین جلسه بعد که با دکتر صحبت کردم واقعیتو بگم یا همین چیزایی که بهشون گفته بودم قبلا رو بگم یا بگم کلا دروغ بوده؟؟ من خودم فک می کنم بگم دروغ بوده بهتره .خواهش می کنم درکم کنید.با این که نزدیک ۳ سال گذشته اصلا از ذهنم بیرون نمیره و از خودم متنفرم و احساس می کنم خیلی ادم کثیفی هستم لطفا کمکم کنید من دفعه بعدی بگم دروغ بوده کلا همه چی اوضاع بهتر میشه؟؟ لطفا چیزی که فک می کنین حداقل بیشتر به نفعم هست بگید بگم واقعا از رفتار همه خسته شدم هیچ کس منو دوسم نداره خیلللی گیجممم. ببخشید که این جا سوالم رو مطرح کردم نمی خواستم کسی بیینه سوالم رو.