سلام من یک دختر ۲۳ زیبا ساله ام لیسانسه و مجدد دانشجو بازرسی بهداشت تو محیط دانشکده یک آقا دانشجو دکترا ۲۹ ساله عاشق من شدن ایشون رفتاراشون عالیه هر کاری من بخوام برامانجام میدن از هدیه گرفته تا کارای اداری حتی تو هفته اول آشنایی مون یک هدیه ۵۰۰ هزار تومنی برای تولد خواهرم آوردن و قرار ماه دیگه بیان خواستگاری من و هدفشون مهاجرت ب کاناداس و من بهشون گفتم من خیلی پدر و مادرم دوس دارم گفتم دلم میخواد سالی ۲ و ۳ بار بیامایران گفت تو عقد نامه ذکر میکنم و حق طلاق با شما کلا عاشق من شدن و گفتن یک دیدار ملاقاتم با مادرم داشته باشن در ضمن ایشون محقق وزارت دفاع کشور هستن این یک بخش از قضیه ولی واقعا دو دل هستم...چون دیروز باهم رفتیم کافی شاپ ایشون یک لحظه کنترل شون از دست دادن و دستای منو گرفتن و بوسیدن و صورتم همش میبوسیدن و میگفتن عاشقتم خیلی خیلی بعد متوجه شد دوربین روبه رو ماس و واقعا کنترل از دست دادن چند باری هم تو محوطه انباری آپارتمان من بوس کردن خیلی خیلی من خیلییییی حالم بد شد اینو بگم فقط در حد بوس و دست بود اونم با لباس و حجاب مرتب و ایشون بخاطر کارای اداری آدرس منزل ماروهم دارن میترسم از آبروم نمیدونم دچار نگرانی شدم یکی بخلطر دوربین مدار بسته کافی شاپ ک فک میکنم فیلمم ضبط شده و پخش میشه وولی داخل کافی شاپ کسی نبود یکی میترسم به ازدواج منجر نشه آبرو ریزی پیش بیاد کلا میترسمممم در ضمن ایشون اهل کرمان و هم اهل مشهد مقدسم و از نظز مالی و فرهنگی بسیار بهم نزدیکیم و خیلی خیلی مهربون و با وجدانن ولی نمیدونم چرا کنترل از دست دادن من گفتم با این وضعیت زودتر باید محرم بشیم من تو اون لحظه فقط شوکه شده بود ببیننده بودم توروخدا منو از نگرانی در بیارید یکی بخاطر دوربین یکی آبرو ریزی یکی گناه...اینم بگم من اولین بار ک ایشون دیدم با سیبیل دیدم اصلا خوشم نیومد بعد بهشون گفتمسیبیلاشون بزنن زدن بعد ماسکشون برداشتن خوشماومد و اصلا مثل دفعه اول نبود خیلی خنده هاشون و لبخندشون به دلمنشست و با چهرشون ارتباط بیشتری گرفتم حس میکنمبهترین تکیه گاه هستن برای من...از دیروز چند صدبار توبه کردم و گریه یه کردم نزد خدا شمام کمک کنید