افسردگی شدید و نیازمند کمک

Question

سلام ... ۱۷ سالمه ... من نزدیک ۲ سال یا شاید خیلی خیلی بیشتر هست که با افسردگی درگیرم . اخیرا افسردگیم تشدید شده و غیرقابل تحمله . زندگی عادی ای ندارم .... فکر نمیکردم بقیه خیلی با من و خونواده ام فرق داشته باشن ولی چند سالیه متوجه شدم همه چیمون با بقیه فرق داره ، فکر میکردم همه مثل من و خونواده ام ناراحتن ولی متوجه شدم دوستام خیلی خیلی خوشحالن...طرز تفکر من نسبت به دوستام و خونواده ام و مخصوصا خودم به شدت منفیه و حس ناامیدی زیادی دارم ‌. نمیتونم خودم رو در آینده تصور کنم و حس میکنم به زودی از شدت ناراحتی ای که دارم از بین میرم . ۲ تا خواهر دارم که اصلا رابطه * خوبی باهاشون ندارم و با پدر و مادرمم هم همینطور ‌. از دستشون خسته شدم... هرروز دعوا و بحث ...هرروز کارای احمقانه اشون و هرروز زودرنج بودن و حساس بودنم اذیتم میکنه ... بی ادبی خواهر بزرگم با مامان و بابام و من و خواهرم اذیتم میکنه واقعا خسته شدم ..‌‌‌. رابطه ام با دختر عموم و دوستای صمیمیه قبلیم یهو از بین رفت و الان کمبودش رو به شدت حس میکنم . تنهام و کسی رو برای صحبت ندارم ...احساساتم و افکارم خیلی زیادن و گنگ ... من خیلی وقته احساس تنفر ، پوچی ، بدبختی ، تنهایی ، غم ، ناامیدی و عدم اعتماد به نفس دارم . نمیدونم شما هم شاید حتی با خوندن این چند جمله حس کنید درمانی برام وجود نداره :) من به شدت از خودم و خونواده ام و دوستام زندگی ام خسته ام .من توی مدرسه * تیزهوشان درس میخونم و فشار زیادی رومه و الان حس میکنم واقعا بیشتر از هر زمان دیگه ای کم اوردم ... نمیدونم چمه نمیدونم چرا من باید اینجوری باشم اما تنها دلایلی که میان تو ذهنم سبک زندگی غلط و مخصوصا کمبود مالی و تربیت نشدن و کمبود توجهه ... همینطور بی اهمیتی به نیازهای اولیه * یه انسان عادی .......نمیدونم... من واقعا خسته ام ...زندگی عادی ای مثل بقیه ندارم و برای ادامه دادن نیازمند کمک هستم ... لطفا اگر روزنه * امیدی هست من رو در جریان بذارید... ممنون بابت نگاه باارزشتون

Answer 1

سلام دوست عزیز شما جنسیتتون و سنتون نگفتید ولی به هر حال همه چیز به مرور زمان درست میشه شما نیاز به یه سری تعغیرات مثبت در زندگیتون دارید کارهایی انحام بدید که خانوادتون دوست دارن ببینید خانواده چی از شما میخوان یه مدت طبق میا اونا رفتار کنید همه چیز درست میشه زندگی رو اسون بگیر تا سخت بهت نگذره زیاد پیگیر اتفاقات اطرافت نباش سرگرم کاری باش مشغول کار باش ذهنت درگیر کار کن 

درصورت مشاوره پیج زیر دایرکت بدید موفق باشید

Dr.navaki

Comments

من دختر هستم :) سنم رو هم گفتم ۱۷ سالم هست ... ممنونم از پاسخگوییتون . دلیل اینکه هنوز هم زنده هستم ، جدا از ترس از مرگ و خودکشی ،  به دلیل همین خوشی های الکیمه که البته خیلی مواقع توسط خونواده ام نابود میشن ....
 راستش بله من خیلی مواقع سرسختم و لجباز...خودم هم خیلی مواقع متوجه نمیشم چقدر زیاد مقابله میکنم با همه چیز. خسته کننده اس ولی اکثرا مقابله کردن رو با کنار اومدن ترجیح میدم...