سلام من محمد مهدی هستم چهارده سالمه و عاشق یه دختر شدم که این دوساله میگذره و اون دختر همسایمون بود که من واقعا عاشقشم میدونم سنم کمه ولی تصمیم گرفتم به اون هیچی نگم تا ذهنش درگیر نشه و هردومون همسنیم و تو درسامون هم زرنگیم اون اصلا نمیدونه که من عاشقشم و میخوام درسامو خوب بخونم و زندگی آیندم رو کنار اون بگذرونم فقط ترسم از اینه که بعدا یه پسر نیاد خواستگاری و با اون ازدواج کنه