سلام من 23 سالمه و در فضای مجازی با یه اقایی اشنا شدم بعد واقعا بهم علاقه مند شدیم همه چیز خوب بود حتی قرار خواستگاری و ازدواج هم داشتیم. در این حد عاشقه هم شدیم. ولی قرار شد ک من چیزی نگم به کسی تا بعد از قرار اولمون. ولی یه من مجبور شدم موضوع رو به یکی از افراد خانواده مطرح کنم . چون متوجه شده بود و همش با سوالاش و تهدیداش منو اذیت میکرد. منم بهش گفتم ولی میدونستم به کسی نمیگه. اما وقتی این جریانه با عشقم در میون گذاشتم به کل همه چیز عوض شد . چند روز تظاهر میکرد ک خوبه و باشه بخشیدم. اما دیگه به حرف اومد وگفت دیگه عاشقم نیست و با این کارم من از چشمش افتادم. باورم نمیشه باورم نمیشه دلم میخواد زمین باز شه و برم توش. من چه گناهی کردم. بهم کمک کنید من نمیتونم ادامه بدم