سلام وقت بخیر من با اقایی اشنا شدم هر دو همشهری ایشون شر یه مسائلی خانوادش مخالفت کردن ولی ایشون اونقدر منو میخواست با همه جنگید خودم دیدم که چقدر شب و روز تلاش میکرد و محکم موند حتی من گفتم برو ولی گفت تورو میخوام و کوتاه نمیام من نزدیک ۲۰ ساله هستم ایشون ۲۹ و تهرانن مشغول کار من رشته کارشناسی روانشناسی قبول شدم و میخواستم برم دانشگاه ولی یه شهر دیگه ایشون گفت تصمیم با خودته اگه بخوای کنار میرم ولی تو حقت بیشتر از این رشته ست میتونی تلاش کنی و دانشگاه تهران درس بخونی ولی اگه یه شهر دیگه باشی که من نمیتونم بیام خواستگاری چون دانشگاهت ۴ سال میشه همه اشناها و دبیرا میگن تو پزشکی قبول میشی چرا خودتو دست کم میگیری این اقا رو خیلی میخوام نمیتونم بعد این همه شجاعت و صداقت پشت پا بزنم و واقعا علاقه دارم بهش و میگم بعد ازدواج وقتی تهرانم برم دانشگاه تهران یا الان این رشته رو برم بخونم ؟ماعاشق همیم ایشون بچه هم نیست و منو خیلی میخواد فرد با تجربه و خیلی عاقلی هست و ییهوده حرف نمیزنه یکم راهنماییم کنید لطفا