سلام بنده ۲۸ سال سن دارم و با دختری که ۲۴ سالشه دوستم حدودا ده سالی هست کاملا همو میشناسیم خانواده هامونم خبر دارن و میخواهیم تا قبل از عید عقد کنیم دختر خوب و فهمیده ای هست و ما مشاوره حضوری هم رفتیم مشکل من اینجاست که من دوست ندارم با خانواده مادری ام رفت و امد داشته باشم دیگه بجز خاله ام و پدربزرگ و مادربزرگم ۵ دایی دارم که کلا فرهنگشون به ما نمیخوره......از نظر مالی هردویمان خداروشکر وضعمان خوب است اما قراره یک مجلس کوچیک درحد خانواده خودم و خانواده همسر ایندم و پدربزرگ مادربزرگ پدری ومادری بگیریم یعنی مجلس عقد بدون حضور عمه دایی خاله عمو برگزار بشه اما عروسی که اگر قرار باشه بگیریم باید دعوتشان کنیم به نظر شما کار من اشتباهه که مجلس عقد رو در همین حد برگزار کنیم
مشکلات دایی هامم اینه که من یک ماشین ثبت نام کردم به نام اونها برای خودم چون نیاز نداشتند منم نیاز نداشتم بنا به دلایل شخصی این کار رو کردم ولی بعد که به داییم افتاد دوتاشون زدن زیرش گفتن ما مال مایه من هم قیدش رو زدم اما فراموش نکردم سه دایی دیگم یکیشون اعتیاد داره و کلا از نطر فرهنگی و سطح فکرشون به ما نمیخوره یکیشون هم که ادم نرمالی نیست و بسیار تعصبی و برای خواهر گوچکم که مجرده ارامش نزاشته عرموقع میبینتش میگه چادر بپوش و حجابتو رعایت کن و لاغر کن بالاخره خواهر بنده هم جوانه غرور داره و اصلا به داییم مربوط نیست که دخالت میکنه و دایی اخرمم که کلا سر مسایل شخصی که داشت باهاش رابطمونو کمرنگ کردیم
اما پدربزرگ و مادربزرگ و خالم و مادرم ادمای بسیار فهمیده و باشعوری هستند
عمه هامم که هر ۳ شوهرای هیزو خیلی بی فرهنگی دارن
حالا من با این وضع موجود چکار کنم ممنون از راهنماییتون⚘⚘⚘⚘⚘