سلام دوستان خسته نباشید دلیل اینکه اینجا سوال میپرسم اینه که دوست ندارم راجب مشکلاتم خیلی با کسی حرف بزنم.
قضیه از این قرار هست که من سابقه بدی در دانشگاه داشتم و مشروطی ها و درس افتادن ها باعث شده که مجبور باشم مدت زمان بیشتری رو در دانشگاه بمونم تا بتونم لیسانسمو بگیرم، البته قبلا خیلی توی درسام کم کاری میکردم ولی بعدا به خودم اومدم معدلمو کشوندم بالاتر، ولی یه نگرانی خیلی بزرگی منو رنج میده که میخوام باهاتون درمیون بزارم و شما بهم کمک کنین. من الان ترم هفتمو به خوبی تموم کردم و احتمالا تا ترم ده یا شایدم یازده باید توی دانشگاه باشم، با طولانی شدن زمان دانشگاهم یجورایی کنار اومدم ولی با تنهایی که قراره باهاش دستو پنجه نرم کنم نه، این اواخر متوجه شدم اون دوستایی که قرار بود باهم ترم ده درسامونو تموم کنیم میخوان از دانشگاه انصراف بدن البته منظورم دوستایی هست که باهاشون صمیمی هستم، و این ینی اینکه باید خودم با کسایی که زیاد نمیشناسم خونه مجردی بگیرمو شرایط سختی داشته باشم، یجورایی اون انگیزه * درس خوندنو ازم میگیره، واقعا واسم یه شوک بود که فهمیدم قراره ترمای آخر دانشگاهو اینجوری بگذرونم، ترمی که هیچکدوم از دوستای صمیمیم پیشم نیستن. اونم منی که از بوشهر اومدم رفسنجان درس بخونم و فاصلمم خیلی از خونه زیاده، خیلی با دوستم حرف زدم که اینکارو نکنه و درسشو تموم کنه ولی بنظر میومد تصمیمشو گرفته، واقعا از تنهایی و نبودن دوستام و خانوادم توی یه شهر غریب وحشت دارم. فکر میکنین که این ترسم بی مورده؟ چیکار باید بکنم. چجوری باید کنار بیام باهاش