سلام به شما دوست عزیز
در این مورد نیاز است که دلایل شما برای اینکه دروغ می گوید بررسی شود تا بتوان در این مورد کمک کرد تا بتوانید شرایط بهتری را تجربه کنید.شناخت ناقص ، وابستگی ، مشکلات شخصیتی ، نداشتن عزت نفس لازم ، نیاز به توجه و تایید دیگران می تواند در دروغگویی نقش زیادی داشته باشد که باید بررسی دقیق شود . در زیر به صورت خلاصه چند مورد را بررسی می کنیم اما برای اینکه نتیجه گیری بهتری داشته باشید نیاز است که حتما به شناخت نسبت به خودتان برسید چون شرایط و دلایل هر فردی با دیگری متفاوت می باشد.
۱) ترس از به دردسر افتادن و نوعی مراقبت از خود باعث می شودکه فرد دروغ بگوید. فرد زمانی که با انتقاد های دیگران مواجهه می شود برای مراقبت از خود دروغ می گوید چون فکر می کند که اگر حقیقت را بگوید مورد انتقاد و سرزنش واقع می شود .این یک تقویت کننده منفی است که سبب ایجاد مانعی برای به اشتراک گذاری احساسات و واکنش ها شما گشته و در نتیجه موجب پنهان شدن و در لاک خود فرو رفتن آنها می شود.
۲) ترس از آزار دادن طرف مقابل. اغلب مواقع، افراد به دلیل محافظت از احساسات فردی که برایشان مهم است، دروغ می گویند. در این شرایط، عدم صداقت مسئله را درست یا قابل قبول نمی کند و اینگونه فکر می کنند که دارند از فرد مقابل مراقبت می کنند در صورت که دلیل اصلی می تواند موارد دیگری باشد که نادیده گرفته شده است. زیرا این موجبات ناراحتی و ایجاد احساسات بد در خود فرد می شود.
۳) آنها می خواهند دیگران آنها را تأیید کنند. بسیاری از افراد دوست دارند طرف مقابل شان احساسات آنها را صادقانه تأیید کرده و دوست شان بدارند و این همان موضوعی است که آنها همیشه با آن در کشمکش هستند. این موضوع می تواند باعث گردد تا افراد طوری دروغ بگویند که شاید درباره واقعیت مبالغه شود یا آنها مجبور شوند به خاطر این که دوست دارند موافقت شما یا شخص دیگری را جلب کنند، داستانی را از خود بسازند.
۴) جدا شدن از یک عادت ناپسند. ممکن است برای شخصی که همیشه با عدم صداقت یا سرپوش نهادن بر عواطف واقعی خود با مشکل مواجه بوده است، کنترل دروغگویی بسیار دشوار باشد. به محض بیان نکردن حقیقت، این مسئله تبدیل به یک عادت و الگو می گردد و ممکن است برای شخصی که تصمیم گرفته دست از این کار بردارد و درستکار و راستگو باشد، مشکلاتی به وجود آورد.
۵) ناتوانی در بیان احساسات که نشعت گرفته شده از شناخت ناقص می باشد. برای برخی، گفت وگو در مورد احساسات شخصی کاری بسیار دشوار است. وقتی دوست نداشته باشیم درباره این احساسات صحبت کنیم یا این که ندانیم چگونه باید به طور موثری رابطه برقرار کنیم، صحبت نکردن در مورد آنها یا پنهان کردن احساسات واقعی برای برخی افراد ساده تر می گردد.
در این مسیر مراجعه شما به روانشناس کمک زیادی در این مسیر خواهد کرد.
۱) ترس از به دردسر افتادن. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به طور خودکار طرف مقابل تان را مورد انتقاد قرار می دهید تا با او روراست باشید، فرصت خوبی است تا آنها را وادار کند تا نخواهند با شما **** باشند و همه چیز را به شما بگویند. این یک تقویت کننده منفی است که سبب ایجاد مانعی برای به اشتراک گذاری احساسات و واکنش ها آنها گشته و در نتیجه موجب پنهان شدن و در لاک خود فرو رفتن آنها می شود.
۲) ترس از آزار دادن طرف مقابل. اغلب مواقع، افراد به دلیل محافظت از احساسات فردی که برایشان مهم است، دروغ می گویند. در این شرایط، عدم صداقت مسئله را درست یا قابل قبول نمی کند، اما منطقی است که آنها نخواهند شما حقیقت را کشف کنید. زیرا این موجبات ناراحتی و ایجاد احساسات بد در شما را فراهم می آورد.
۳) آنها می خواهند دیگران آنها را تأیید کنند. بسیاری از افراد دوست دارند طرف مقابل شان احساسات آنها را صادقانه تأیید کرده و دوست شان بدارند و این همان موضوعی است که آنها همیشه با آن در کشمکش هستند. این موضوع می تواند باعث گردد تا افراد طوری دروغ بگویند که شاید درباره واقعیت مبالغه شود یا آنها مجبور شوند به خاطر این که دوست دارند موافقت شما یا شخص دیگری را جلب کنند، داستانی را از خود بسازند.
۴) جدا شدن از یک عادت ناپسند. ممکن است برای شخصی که همیشه با عدم صداقت یا سرپوش نهادن بر عواطف واقعی خود با مشکل مواجه بوده است، کنترل دروغگویی بسیار دشوار باشد. به محض بیان نکردن حقیقت، این مسئله تبدیل به یک عادت و الگو می گردد و ممکن است برای شخصی که تصمیم گرفته دست از این کار بردارد و درستکار و راستگو باشد، مشکلاتی به وجود آورد.
۵) ناتوانی در بیان احساسات. برای برخی، گفت وگو در مورد احساسات شخصی کاری بسیار دشوار است. وقتی دوست نداشته باشیم درباره این احساسات صحبت کنیم یا این که ندانیم چگونه باید به طور موثری رابطه برقرار کنیم، صحبت نکردن در مورد آنها یا پنهان کردن احساسات واقعی برای برخی افراد ساده تر می گردد.