سلام خسته نباشید
خانمی هستم ۳۳ساله که ۳سال ازدواج کردم با آقایی که۷سال از خودم کوچک تر هست
من واسه اینکه زندگیمو بسازم قید خیلی چیزارو زدم مثل نامزدی عقد عروسی
همسرم به شدت دهنبینه و خانواده ش خیلی تو زندگیمون دخالت میکنن مادرش چند بار جلوی چشم خودم علیه من تحریکش کرد و در نهایت همسرم منو کتک زد
مدام به همسرم میگه زن ذلیلی اگه زنت بهت بگه بمیر می میری در صورتی که اصلا اینطور نیست
زندگیم جوری شده که مادر همسرم تصمیم میگیره کی و کی بیاد خونه ما مهمونی و یا ما کجا و کی بریم
خسته شدم انقدر تلاش کردم تا زندگیمو درست کنم مگه من چند سال میخوام عمر کنم که همش باید بجنگم به خدا از زنده بودنم سیر شدم
خانواده همسرم کرمانشاه هستن وما تهران مدام اعضای خانواده ش یه چیزی رو بهونه میکنن میان ۱ماه ۱ماه می مونن
به نظر شما من باید چیکار کنم؟