سلام من دختری ۲۱ساله هستم که تازه وارد دانشکده شدم و پسر عمه ای دارم که دو سال از خودم کوچیکتره و ایشون هم تازه در دانشکده تربیت معلم قبول شدن ،رور قبل ایشون بهم ابراز علاقه کردن و گفتن خیلی درمورد اختلاف سنیمون فکر کردن عقلش گفته نیاد جلو دلش گفته بیاد جلو در اخر هم یاد حرف یه بزرگی افتاده که گفته وقتی با عقلت نتیجه نگرفتی به حرف دلت گوش کن ،اینم بگم تمام مدت که داست بهم پیام میداد مادرم کنارم بود ،خانواده من ایشونو خیلی دوست دارن و تو پسرهامون از همه اونا بهتر هستن ،در مورد خودمم بگم که بین دخترها زیبایی من کمی بیشتر هستش از نظر جسه هم ریز نقشم و مشخص نیست که ۲۱سال سن دارم ،و تقریبا تمام پسر های فامیل که از من بزرگترن به خاستگاری من اومدن من الان خیلی سردرگم هستم واقعا نمیدونم چه تصمیمی بگیرم ایشون خیلی منطقی هستن بیشتر از سنشون میفهمن ولی میترسم علاقش به من به خاطر شرایط سنی الانش باشه