سلام دوست عزیزم.
حس شما کاملا قابل درکه.به عنوان یک دوست میگم که یک لحظه به مرگ فکر کنید مرگ اون چیزی که فکر میکنید نیست.مرگ سرنوشت هر انسانیه!اگر پدیده مرگ براتون عادی شده کم کم راحت میتونید زندگیتون رو با آرامش ادامه بدید.
شما از این بترسید که ظلم کنید از این بترسید که به موجودات ضربه بزنید.همه ما میمیریم. بعضی ها زودتر بعضی ها دیرتر.
خود من هم قبلاً به دلیل بیماری که داشتم میترسیدم بخوابم.میدونم خیلی حس بدیه.
اما نترسید ! از مردن غول نسازید ...مرگ ترسناک نیست...
سعی کنید به خاطر بیماریتون کمتر در شرایط ناراحت کننده قرار بگیرید و همچنین از مراقبه و ورزش های سبک هم استفاده کنید .این خیلی تاثیر داره.
برای خودتون هدف تعیین کنید! داستان های با فضای شاد بخونید (مثلاً عاشقانه های با پایان بندی شاد) آهنگ های شاد گوش بدید!به برخی جمع های تازه که قبلاً نرفته بودید برید ببینین دید بقیه مردم چطوره!
فکر کنید به دنیا اومدین که خوشحال باشین و تجربه های زیادی کسب کنید نه به این که کی قراره برید!
با بیماریتون و همچنین مرگ شوخی کنید!
یک نفر بیست سال شاد زندگی کرده و یک نفر دیگه ۹۰ سال با زجر.(کیفیت مهمه)
به این موضوع هم سعی کنید کم کم عادت کنید.مثلا به این فکر کنید ممکن بود کسی در سن شما کاملا سالم و بدون هیچگونه بیماری تصادف کنه یا اتفاق ناگهانی براش بیوفته و جونش رو از دست بده!
برین تحقیق کنید و افرادی که بیماری هایی مشابه شما دارن و از جوانی و میانسالی گذشتن رو نگاه کنید.
در حال زندگی کنید و بدونید که با ترس همین لحظه رو هم از دست میدید.
این نسخه ای هست که باید به همه آدمها داده شه!که بدونن خوب زندگی کنن نه اینکه طولانی مدت.
کارهایی که گفتم انجام بدید و دیدگاهتون رو یواش یواش به نسبت مرگ عوض کنید.
خوش باشید و امیدوارم که هرروز رو پر از آرامش باشید.