زیاد فکر کردن بہ چیزایی کہ قرار نیست اتفاق بیوفتہ.. منو ناراحت میکنہ واقعا اینجور فکر کردن

Question

سلام من بشدت زیاد فکر میکنم 15 سالمہ و بہ چیزای بی ربط کہ شاید اصلا قرار نیست اتفاق بیوفتہ فکر میکنم‍♀️ مثلنن فکر میکنم کہ جلوی یکی ضایع شدم و دیگہ ھمہ افراد منو مسخرہ میکنن.. یا مثلن فک میکنم کہ جلوی جمع یہ کار زشتی میکنم... در صورتی کہ اصلا (حالا شاید) قرار نباشہ این اتفاق بیوفتہ
خیلی خستہ شدم از فکرام
از یہ طرف دیگہ ھم نمی تونم بیخیال فکر نکردن بشم خودش خود بخود میاد توی ذھنم یکی کمکم کنہ حس میکنم دارم دیوونہ میشم

Answer 1

سلام.اصلا نباید درباره آینده ای که رخ نداده نگرانی زیادی را تحمل کرد.
این ها همگی فکرهای شما هستند که شما رو مضطرب و نگران می کنند.
اگر این فکرها شما رو بسیار نگران از حضور در اجتماع کردند و شما تمرکز برای انجام کارهایتان ندارید پس باید به روانشناس مراجعه کنید.
یا خودتان هم می توانید با نوشتن فکرها سپس احساسات نسبت به آن فکرها و رفتار به آنها تفکرات خود را مدیریت کنید و بشناسید که مشکل از کجاست برای مثال شما
✴فکر میکنید که ممکن هست کار زشتی در جمع کنید.
✴احساس شما چیست؟احساس نگرانی از چنین  وقوع رخدادی،احساس شرم و گناه و...
✴رفتار شما این هست که خود را از اجتماع دور میکنید،گوشه گیری می کنید و رفتارهای سرد و پرخاشگرانه با اطرافیان دارید.

درباره وقوع اتفاقاتی که هنوز رخ ندادند نگران نباشید چراکه فکرما این موقعیتهای فرضی را به شیوه خودش تصویر سازی میکند که ممکن است با واقعیت کاملا متفاوت باشد.

روی افکار خود مدیریت داشته باشید،هر فکری را به دریچه ذهنتان راه ندهید و اگر این فکرها به سمت شما هجوم اوردند در برابر انها دلیل بیاورید که نه اینطوری هم نیست چون...و یا سعی کنید حتما مشغول باشید که فکرهای منفی فرصت ورود به ذهنتان را نداشته باشند.از خود بپرسید تابحال در این موقعیت بودم؟واقعا این موقعیت مثل توی افکار من ترسناک هستن؟من اون زمان چکار کردم؟کسی چهره اش نشان میداد که من رو مسخره میکنه؟ با پرسیدن این سوالات از خود به واقعیت موضوع نزدیکتر می شوید.
فکر دیگران را شما نمی توانید بخوانید!درصد زیادی از حرفهاوتصوراتی که ما فکر میکنیم مردم از ما دارند غلط هستند.اینکه فکر کنیم مردم دائم در حال قضاوت ما هستند مارا اذیت میکند،افراد در طول روز مشغله های فکری زیادی دارن و کل روز رو به ارزیابی رفتار شما سپری نمیکنن!
پس هیچ وقت ذهن خوانی نکنید و ذهن مردم را نخوانید که تمامی این فکرها،فکرهای خود شما هستند!
پس در نهایت بازهم باید به سمت مدیریت رشته افکار بروید.