من 17 سالمه و خداروشکر آدم مذهبی ام هستم تقریبا (به هیچ وجه خشک مذهب نیستم)، من از وقتی خیلی بچه بودم (قبل از کلاس اول دبستان) همش فکر میکردم، اصلا همه میدونن که من خیلی راه میرم انقدر علاقه به راه رفتن دارم که از 6 ماهگی کم کم راه رفتن رو شروع کردم ولی داستان از اینجا شروع میشه که من طی این حدودا 10 سالی که روزی حدود 3 الی 4 ساعت راه میرم به همون مقدار هم تصویر سازی آینده رو میکنم و خودم رو جایی تصور میکنم که واقعا نیستم، از این رو مغزم بسیار خوش فکری دارم و اصلا هدفم هم اینه که ایده پرداز و مخترع بشم ولی من سال دیگه کنکور دارم و دوست دارم نتیجه 12 سال تحصیلم رو ببینم و رتبه خوب بیارم ولی همش فقط فکر میکنم و عملم تقریبا صفره نگر اینکه زور بالا سرم باشه(متاسفانه وقتی اینو میگم فک میکنم حیوونم) حالا هر روز کارم شده فکر و فکر و فکر و تصویر سازی جایی که دوست دارم بهش برسم در صورتی که میدونم بدون عمل نمیشه و قبلا هم از این بابت بسیار زخم خوردم، حالا موضوع من و سوال من اینجاست که من 10 ساله دارم اینکارو میکنم و بسیار ازش لذت میبرم حتی بیشتر از بازی کردن و حرف زدنو.... و برای همین اصلا اراده درس خوندن و کار و تلاش رو ندارم، تو رو خدا کمکم کنید خیلی از این بابت اذیتم
پیشاپیش از پاسختون متشکرم