سلام.من ۲۴ ساله هستم و شوهر سابقم ۲۹ ساله. تیر ماه پارسال به خاطر دست بزن داشتن،بد اخلاقی،بد دهنی و دخالت خانواده شوهرم ازش جدا شدم.الان یک ماهی هست اصرار به برگشتن داره.من دیروز رفتم دیدمش و کلا خاطرات گذشته یاداوری شدن برام و حقیقت از طلاقم پشیمون شدم.
من تو شهر کوچکی زندگی میکنم به خاطر من نه تنها خانوادم بلکه فامیلم هم با خانوادش بحث داشتن و مشکل درست کردن.یعنی اگه بخوام برگردم عاق خانواده و فامیل میشم.از جهتی هم با توجه به خصوصیاتی که از شوهرم البته شوهر سابقم گفتم اطمینانی ازش ندارم که قید خانواده و فامیل رو بزنم.
کمکم کنید با دلم چه کنم؟
من خیلی احساساتی هستم .اصلا میشه دیگه کسی رو این قد دوست داشت؟
من راضی به طلاق نبودم اما به خاطر کتک کاری شوهرم چند روز بیمارستان بودم و نه خودش و نه خا نوادش سراغی از من نگرفتن منم به خاطر عزت نفسم دیگه روم نشد بگم میخوامش و راضی به طلاق شدم.شوهرم هم از ترس مهریه و نفقه و دیه راضی به طلاق شد.