سلام من ۱۸ سالمه دیگه از دست رفتارای مزخرف مامانم عاصی شدم این ۱۸ سال عمرم هیچی خیری ازش ندیدم هیچ جایی پشت من نبوده منو به دنیا آورده عمم بزرگم کرده عمم مجرد بود اون موقع ها و به خاطر سن کم مامانم بیشترعمم به من رسیدگی میکرده و الانم هیچ محبتی به من نمیکنه فقط اذیتم میکنه سرم غر میزنه و نفرین میکنه من بهش کمک میکنم مثل خدمتکارم امروز خسته بودم بخاطر امتحانات و خوابیدم نتونستم خونه رو مرتب کنم کلی دعوا کرد و نفرین و فش که اگر یکی بیاد پشت سرم من چیکار کنم منم نفرینش کردم اصلا دوست ندارم نفس بکشه چون واقعا برای من مادری نکرده همه فامیل و خانواده هم باهش صحبت میکنن اما نمیخواد عوض بشه من اصلا امنیت ندارم روح و روانم درگیره دنبال راه فرارم نه این که بی اطلاع بزارم برم نه منظورم اینه ازدواج کنم و یا مستقل بشم انقدر باهم مشاجره داریم که اصلا تمرکزی ندارم روی درسام توروخدا پاک نکنید سوالمو بهم کمک کنید تحت فشارم ولی به خودکشی فکر نمیکنم اصلا چون میدونم اون دنیا هم عذاب میکشم الان هم که عذابم میدن
هرکی خوند کمک کنه☹