خسته شدم از همه چی.. همه دور و اطرافیانم فکر میکنن خیلی خوشحال و شنگولم و هیچ غمی ندارم در حالی که تو دلم پررررر از غمه ... همش کارم شده خوشحال کردن دیگران از این خوشم میاد ولی در صورتی که همونطور که تو خوشحالی کنارمن تو غم هم باشن ...دارم منفجر میشم هر چی مامان بابام بهم میگن فقط سکوت میکنم هر چی فامیل بهم توهین میکنه با یه لبخند ساده رد میشم حس میکنم واسه دوستام اهمیت ندارم بود و نبودمو نمیفهمن چهار روز باهاشون حرف نزدم حتی نیومدن بپرسن زنده ای یا نه تولدم چند روز پیش بود .. من و دوستام چون نمیتونیم واسه تولد هم دیگه همو ببینیم از خودمون یه فیلم کوتاه میگیریم و تولد طرفو تبریک میگیم ... اکیپ ما ۱۴ نفره ... بلا استثنا واسه تمام اون ۱۴ نفر این کارو کردن جز من ... وقتی عین چی گریه میکردم یه ویس دادم بهشون تا شاید یه ذره حالمو بپرسن .. ولی هیچییی به هیچی همشون دیدن ولی هیچی نگفتن و رد شدن ولی وقتی دوستای دیگم یه فیلم یه ثانیه ای از اشک ریختنشون فرستادن همه شون گفتن وای عزیزم گریه نکن و فلان... حس میکنم خیلی بی ارزشم مامانم نمیزاره رشته مورد علاقه مو برم میگه برو تجربی امسال تعیین رشته دارم دارم خیلی بی هدف جلو میرم زندگی برام دیگه ارزش نداره ولی نمیخوام بمیرم... بدترین وضعیتیه که تا حالا داشتم هیچکس دردم نمیکنه ... تو بدترین سن هم هستم ولی خیلی تنهام.. ۱۵ سالمه