سلام من دختری هستم ۲۹ ساله و شاغل. خداروشکر شرایط کاری خوبی دارم و از زندگیم راضیم. نزدیک به دو سال هست که با آقایی آشنا شدم، واقعا از همه نظر این آقا خوبه، اما خب متأسفانه تازگیها متوجه شدم که زن داره، همیشه کسایی رو که با مردهای متأهل دوست می شدند رو سرزنش می کردم اما الان خودم درگیر یه رابطه * اینطوری شدم، اما به قدری بهش وابسته شدم که فکر جدایی ازش دیوونم می کنه. اما از طرفی اگه بخوام منطقی فکر کنم ادامه * این رابطه درست نیست. بین احساسم و منطقم گیر کردم، از طرفی هم خودش میگه دوست نداره این رابطه تموم بشه، و قبول هم نمیکنه که با این کار به زنش خیانت می کنه، همش میگه ازدواج ما زوری و بدون علاقه بوده، اما باز هم وجدانم با این حرفها آروم نمی شه. باید چکار کنم؟