سلام روانشناس مهربان توروخداجوابم پیامم زودبده
برادرزادم پنج ماهه عقدکرده ولی دومین عقدشه عقده اولش باپسرخالش بود ولی جداشدند ماجرا و نگرانی ما الان اینه که باواسطه ای که وسط بودوباعث پیشنهادازدواج برادرزادم بایکی ازاقوامش بودومابه اون واسطه گفته بودیم که قبلاعقدبوده وحتماااا خانواده پسررادرجریان بزاروبهشون اطلاع بده اوهم به مادرپسرگفته بوده ولی مادرپسره به پسرش نگفته بوده که عقدبوده وماهم به خیال خودمون احساس میکردیم پسرفهمیده وبااین موضوع مشکلی نداره که پاپیش براازدواج گذاشته (درصورتی که پسرازعقدخبرنداشته ومادرش چیزی بهش نگفته بوده)الان پسرفهمیدوخیییییلی ناراحت وشاکیه که چرادختراین موضوع راپنهان کرده وچیزی نگفته الان که سه ماهه فهمیده خییلی کم محلی میکنه همش بهش میگه دروغم دادی وسرکوف میزنه شدیدباکم محلی وحرف نزدن داره برادرزادم روتحقیرمیکنه وهمه گلایه منده
پسر از وقتی که عقد کردن اصلا خونه برادرم شبا نمیخابه و بهانه میاره و اصلا تاحالا به برادر زاده ام تو این چند ماهی که عقد هستن حتی زنگ نزده و پیامی به برادر زاده ام نمیده و پیام های برادر زاده ام رو میخونه و جواب نمیده
چه راهکار و چه راهنمایی دارین که زندگیشون هدایت به درست بشه و نظرتون چیه مشاوره گرامی؟؟؟؟؟