من ۱۷ سالمه و * اقا ۳۰ ساله از من خوشش اومده و میگه ازدواج کنیم اما من نمیخانش و اون نزدیک بود ب من تجاوز کنه حالم بده خیلی و من اونو پس زدم اما خاهرم اصرار دارع ازدواج کنم بااین شخص و هیچی نمیدوننن من میخام بهشون بگم تا دست از سرم بردارن لطفا کمکم کنید . من ب این اقا هیچ حسی ندارممممممممممم خانوادم هم ناراضین اما ابجیم سعی میکنه که منو راضی کنه بااون اقا ازدواج کنم . توروخدا کمکم کنید .
من خودم عاشق * فرد دیگه هستم و اون فرد نمیدونه و نمیتونم کسیو جایگزین کنم .