سلام خسته نباشین
من یه دختر ۱۷ ساله هستم که ۱۲ سالم که بود یه فردی به من ابراز علاقه کرد و منم دوست نداشتم با کسی دوست بشم اون آقا که اسمش حامد بود ول کن من نبود پدرمو دراورد منم گفتم بزار بهش یه شانس بدم باهاش دوست شدم چندماه بعد بهش گفتم من پشیمون شدم دلم نمیخاد باکسی دوست باشم حامد گفت اگه ولم کنی خودمو زنده نگه نمیدارم قسم خورد منم بچه بودم باور کردم دوستی ما در حد چت بود فقط حتی یبارم رو درو حرف نزدیم آشنا بودیم کامل همو میشناختن خانواده ها پدر بزرگامون دوست صمیمی بودن بعد اون من دیوونه شدم میترسیدم خودشو بکشه ازاین طرف هم دلم نمیخاست با کسی دوست باشم مجبوری باهاش ادامه دادم بعد چندماه باز گفتم بازم همون حرفا گریه میکرد پشت تلفن البته اونم سنش کم بود ۱۶ سالش بود من دختر تپل بودم اما از استرس کلی وزن کم کردم جوری که اصلا غذاهم نمیخوردم از ۵۵ کیلو شدم ۴۳ کیلو تا اینکه پدر بزرگ من فوت کردو ما کلا دیگه اون خانواده رو ندیدیم ماهم از اون شهر رفتیم البته به اون آقا میام دادم که من بچه بودم تو از بچگی و احساس من سو استفاده کردی و دیگه میام نده اگه یبار دیکه پیام بدی به مامانم میگم ایشونم میام دادن که میدونستم این کارو میکنی امیدوارم کاری که با من کردی یروز عشقت باهات بکنه و...... تا تموم شد منم خیالم راحت تا یادم افتاد ه بله من پروفایل میزاشتم نکنه عکسام و برداشته باشه برام دردسر درست کنه مطمعنم ور میداشت نسبت به سنش زیاد می فهمید خیلی باهوش بود حتی یبارم اومد رو اکانت تلگرامم تا شمارمو عوض کردم تو اون مدت شماره های ناشناس خیلی بهم زنگ میزدن منم هی استرس داشتم که نکنه اونه الان چندسال از اون موضوع میگذره منم ندیدمش دیگه ولی مریض شدم دل درد های بدی میگیرم آزمایش دادم و سونوگرافی دکتر گفت بخاطره فکرو خیال هایی هست که میکنی عصبی میشی دل درد میگیری یا استرس داری الانم شده من هیچ استرس ندارم دل درد میکیرم اینو به دکتر گفتم گفت بخاطره استرس و فشار روحی بوده که قبلا داشتی حتی الان خانوادمم جریان اون پسره رو میدونن اما به همه شک دارم فکر میکنم اون آدم منو ول نمیکنه برام مشکل ساز میشه یا آبرو منو میبره با اینکه شمارمو عوض کردم اما یه شماره ناشناس زنگ میزنه کل وجودمو استرس میگیره تا نفهمم اون طرف کی بوده چرا زنگ زده ول کن نیستم به دوستام شک میکنم که شاید چیزی و دارن ازم مخفی میکنن نکنه بامن عکس دارن بزارن پرفایلشون یکی ببینه از آشنا هایه اون باشه منو بشناسه با اینکه من از اون موقعه تاحالا کلی عوض شدم ولی به همه شک دارم ترخدا کمکم کنین روانی شدم به همه چیزو و همه کس شک دارم باور نمیکنم اون آدم انقدر راحت تموم کرده باشه این موضوعو
