سلام خونواده * من دوست دارند که من اجتماعی بشم من به خاطر اونها با یک نفر حرف می زنم یکبار هم با چند نفر رفتم بیرون و خونشون اما مامانم یک کاری کرده که حالم خیلی بده فردا روز جهانی رفیق از طرف من بهشون یک فیلم فرستاده که رفیق خیلی دوستت دارم و جانم فدایت بعد اونها هم دیدند و جواب ندادند اما مشکل من اینه که اونها الان فکر می کنند من جونم رو براشون می دم چون خیلی هم احساساتی امکان دوست ندارم که اونها فکر کنند جونم رو براشون می دم