دوبار یواشکی از پشت پنجره اتاق دیدیم همو گفت بیا از نزدیک ببینیم رفتم پیشش قدش بلنده من ۱۷۰ اون ۱۹۸ سنامون هم ۱۹ خودش گفت عاشقمه رفتیم بیرون برام گیتار زد اهنگ خوند استعداد داره خیلی بهم میگفت خوشگلی و میخوام باهت ازدواج کنم ولی از روزی که منو دیده اخلاقاش عوض شده مثل قبل قربون صدقه میره ولی از ته دل نه یجورایی شبیه مسخره بازی و میگه بیا از لحظه لذت ببریم ازدواجو ولش کن دنبال بهونست تا قهر کنه بره یهو وسط چت میره و یه موقع خیلی میگه دوستت دارم یه موقع مثل سنگه دوستش دارم دلم نمیخواد از دستش بدم ولی این تغییر رفتارش ازارم میده