الان کاملا افسردم مشاوره هم رفتم ولی فایده نداشت
قضیه از این جا شروع شد که 12 سالم بود میرفتم تکواندو خیلی دوست داشتم ولی کسی بهم اهمیت نمی‌داد تا اینکه عمه عفریتم فهمید و گفت دوست پسر داره خودم دیدمش خب تو که گفتی من دیدمش عکس و فیلم هم می گرفتی
انگار من میخواستم به اون شوهر کنم که تو زندگیم فضولی می‌کنه
حالا نگو دختر خودش دوست پسر داشته که به زور تو دانشگاه عقدش کردن
از آن به بعد هم خانواده نذاشتن برم
14 سالم که شد عمم گفت برو کلاس زبان هیچکس نپرسید علاقه داری یا نه حتی پرسنل کلاس زبان
2 سال به زور کلاس زبان رفتم بعد تونستم خانواده را قانع کنم هیچ علاقه ای ندارم ۱۸ سالم که شد خواستم برم رانندگی چون دیگه خانوادم بهم اعتماد نداشتن گفت نمیخوای پیش مربی مرد بشینی و از این حرفا منم تصمیم گرفتم وقتی پولدار شدم برم
موقع دانشگاه رفتنم خانوادم گفتن میخوای بری شهر دیگه دوست پسر پیدا کنی در حال که شهر خودمون رشته تربیت بدنی نداشت خلاصه دو سال قبل موندم و کلی سرکوفت و....
دیگه اعصاب و آرامش ندارم حتی تا پای خودکشی هم رفتم
الان حکم تکواندو گرفتم و هفته دیگه تولدمه تصمیم گرفتم کیک مثل تکواندو سفارش بدم و با لباس و حکم تکواندو عکس بگیرم بزارم اینستا تا عمم ببینه و بفهمه که کسی نمیتونه جلومو بگیره و برم به مدیر کلاس زبان بگم که منو که دیوونه کردی ولی از این به بعد بعد هرکی اومد واسه ثبت نام ازش بپرس علاقه داری و به زور کلاس نمی آید
خواستم نظرتون رو بدونم
