میدونم یکم طولانیه ولی خواهش میکنم کمکم کنید
من به یه پسری که دیوونه وار دوسش داشتم و همو میشناختیم ابراز علاقه کردم یعنی بی پرده هر حرفی رو بهش زدم و اونم فهمید که از ته دلم و با تمام وجودم دوسش دارم . اون بهم گف بیین من زیاد تورو نمیشناسم بهم حق بده که ندونم دوست دارم یا نه . برا همین بهم پیشنهاد داد که یه مدت مثل دوستای معمولی حرف بزنیم تا بیشتر همو بشناسیم و منم قبول کردم . ما تقریبا دو یا سه بار با هم حرف زدیم و سعی کردیم از شخصیت ها و ویژگی های هم بگیم . در کل حرف زدنامون خیلی خوب بودن و حتی بهم گف به نظرش دختر خوبی میام و اینا.... اما نمیدونم چی شد یهو فردای شبی که باهاش حرف زده بودم بهم پیام داد و گفت بیین من مطمئنم تو میتونی منو فراموش کنی ، تو لیاقتت بهتر از منه ، منم گفتم چرا یهو داری این حرفارو میزنی ولی خب دلیلش یکم غیر منطقی بود و گفت من فک میکنم دارم عاشق یکی دیگه میشم . منم گفتم خب اگه تو عاشق یکی دیگه هستی چرا به من گفتی بیا همو بشناسیم و حرف بزنیم ؟!!!! اونم گف اره ببخشید من احمق بودم و اینااا
هیچی دیگه ماهم تموم کردیم ولی من واقعا نمیدونم دلیل این رفتارای ضد و نقیضش چی بود
لطفا راهنماییم کنید . بقران من عاشقشم . من یه عشق خیلی پاکی بهش دارم و مطمئنم هیچ موقع نمیتونم فراموشش کنم و عاشق یکی دیگه شم
درضمن هردومون 20 ساله هستیم