من ۱۹ سالمه پسر دوست بابام ۲۲ سالشه یک باغی دارن که خارج از شهر ما دو سه باری رفتیم باغشون پسره مذهبیه اما خوب به من خیلی نگاه میکنع و دفعه قبلی که رفتیم یکی از همکلاسیاشم بود که دختره خیلی لباس بدی تنش بود یعنی کل بدنش دیده میشد و با پسره گهگاهی حرف میزد منم عصبانی میشدم و قرار شد که گروهی پانتومیم بازی کنیم که خوب بازی میکردیم یادم رفت از دختره و علیرضا(پسر دوست بابام) با انرژی بیشتری بازی رو ادامه داد دیگه از اون به بعد نرفتیم اونجا من هر چی گشتم پیج پسره رو پیدا نکردم ولی پیج آبجیش که همسن خودمه رو پیدا کردم با یک پیج فیک بهش درخواست دادم رفتم هرچی گشتم پیج پسره رو پیدا نکردم تو فالورای بابامم نبود هیچ جا نیستش
من پسره رو دوست دارم و بهش فکر میکنم رومم نمیشه به آبجیش بگم پیج داداشتو بده خیلی زشته و میترسم اونم به داداشش بگه و بفهمن من نمیخوام به پسره بگم دوسش دارم فقط میخوام پیجشو داشته باشم