سلام من دختر29ساله ام ک تا پنجم ابتدایی خوندم ومجبور ب ترک تحصیل شدم
سالها بعدادامه تحصیل دادم تومدرسه ازهمکلاسیم خوشم اومده و ما سالهست باهم دوستیم
خیلی دوسش داشتم ودارم اونم بقول خودش داشت ت غمام کنارم بود ولی الان بعد هشت نه سال میگه ازاخلاقم خسته شده درحالیکه من خوبیام خیلی بیشترازبدیام بوده خودشم منو بعضی وقتااذیت میکرد من هیچی تودلم نگرنداشتم اون اگه ازم ناراحت میشده نمیگفته
الان پیام تماس هیچی حواب نمیده ولج کرده هرچی میگم لاقل چیزی بگو ک ازت دلسرد بشم هرحرفی میزنم پیاممو سین نمیکنه جواب نمیده
چطوری فراموشش کنم چون ناامیدم ک برگرده هیچوقت فکرنمیکردم انقد بیرحم باشه ک دلش برام نسوزه ک من انقدحالم بدمیشه چون افسردگی هم دارم ترو خدا کمکم کنید دارم ازبینمیرم ماروابط خانوادگی هم داشتیم اونم21سالشه خیلی دوسش دارم چکارکنم همش توذهنمه حتی عذرخواهیام قبول نکرد بااینکه فک میکنم تقصیرزیادی نذارم واون خیلی سخت گرفته
بازم نمیتونم دلسرد بشم
همیشه دردامو ب اون میگفتم دوسم داشت عاخه چیشد از ترس جاوخانوادمم نمیگم ک منت میذارن سرم ک ب دحترغریبه دل بستم