سلام مدتیه که فکرای بدی تو ذهنم میادو متاسفانه هر فکر بدی به ذهنم میاد برام اتفاق میفته مگه اینکه سعی کنم خنثی کنم یا دعا کنم اتفاق نیفته.مثلا بشنوم از کسی که تصادف کرده با خودم میگم ما چرا تصادف نمیکنیم.بعد با خودم میگم خب مثلا یه نفر که تصادف کرده پولداره هر وفت منم پولداری شدم بعد نمیدونم چه جوری بگم که متوجه بشید.اما تصادف و بعضی اتفاقات کوچک اشکالی نداره اما فکرای بدتر و دردناک تر به ذهنم میاد و با خودم میگم چرا برای ما اتفاق نمیفته و بعد ساعتها خودم توجیه میکنم که دلیلش اینه و اونه... نمیدونم افسرده شدم از استرسه... کسی میتونه راهنماییم کنه؟