من فقط * دوست دارم که بعضی اخلاقاش واقعا رو اعصابمه همش میخواد کنترلم کنه و من از این کنترل کردن متنفرم
یا اینکه میخواد همه چیزم عین خودش باشه
من همونم که گفتم همش عکس کراششو میفرسته و نمیدونم چی جواب بدم،همونطور که گفتم آدم حساسی هم هست که تا چیزی بهش بگی موضع میگیره
الانم منو دیوونه کرده از بس تیکه میندازه
چونکه من گفتم مهاجرت دوست ندارم یا قبلا حرف کنکور بود من گفتم میخوام چیکارکنم و... الان اینقد تیکه میندازه که تو میخوای برای کنکور بخونی و...که عصبیم کرده همش هم با خنده و مسخره تیکه میندازه خسته شدم ازش
پارسال هم مغزمو خورد تا بگم منم علایقم مثل اونه .انگار همه چیزم باید مثل اون باشه و فکر میکنه راه و روش خودش از همه بهتره
دقیقا همین الان گفته:به هرحال مگه قرار نبود سفت و سخت بخونی)با همین ایموجی که دهنش کجه
همش میخواد خواسته های خودشو بهم تحمیل کنه خستم کرده
از اون طرف خانواده هم بهم برای مهاجرت فشار میاره درصورتی که من ترجیح میدم تو کشور خراب شده * خودم کار کنم تا برم تو * کشور دیگه و به اون کشوره خدمت کنم
و اینکه انگار همه به نحوی میخوان چیزیو بهم تحمیل کنن برای همین درمورد همه چیزم سردرگم و گیج شدم (بخصوص دوستم)
همین دوستم تحقیر کردن هم خیلی خوب بلده مثلا من هروقت عکسی بزارم یه چیز بدی راجبش میگه یا هر کاری ازم ببینه ایراد میگیره یا مسخره میکنه مثلا من تو نقاشی تو شهرستان نفر سوم شدم ولی هر وقت حرف از نقاشی میزنم تحقیرم میکنه
من اصلا پیش کسی درد دل نمیکنم فقط چندروز پیش خیلی اعصابم خورد بود رفتم به اون پیام دادم که فقط گفت(حیف که هیچکس درکمون نمیکنه)و این جواب کلا برای * مشت پیامی بود ک گفته بودم ولی خودش هر دیقه میاد غر غر میکنه منم به حساب اینکه دوستمه باهاش رفتار میکنم ولی الان دارم همه چیزو قشنگ میبینم.نمیدونم باهاش چطور رفتار کنم.الان جواب این تیکه که انداخت رو چی بگم