سلام ۱۵ سالمه تو ۹ سالگیم بهم تجاوز کردن از اون موقع به بعد حالم از خودم بهم میخوره از خودم متنفرم یه بار تو مدرسه خواستم خودمو تیکه تیکه کنم اما مدیر و مشاور مدرسمون نذاشتن از عالم و آدم بدم میاد پدر و مادرم اصن بهم توجه نمیکنن فقط سرکوفت همممممش سرکوفت من اجازه ندارم بیرون از خونه برم پدر مادرم نمیذارن با کسی دوس باشم میگن دوستی نداشته باشی خیلی بهتره تنهایی رو به بابقیه بودن ترجیح میدم حس میکنم همه از مردن خوشحال میشن از پارسال به یه نفر وابسته شدم شدیدا اونم الان از مدرسمون رفته دیگه فک نکنم ببینمش من بهش قول دادم دیگه سمت خودکشی نرم
باابن حال همیشه ۱۵۰ تا پرانول و یه بسته تیغ همرامه اومدم اینجا که شاید کسی بتونه منصرفم کنه
نتونستین منصرفم کنین ، برام دعا کنین دعا کنین خدا ببخشتم به همون خدایی که بالا سر شاهده قسم دیگه کم آوردم
