سلام خسته نباشید. من دختری 25 ساله هستم حدود یک سال و نیم پیش با پسری به هدف ازدواج آشنا شدم. که از همه نظر به ملاک های من میخورد. ما مشگل چندانی با هم نداشتیم جز عدم اعتماد به نفس من و افکار منفی من که به شدت ایشون رو آزار میداد. مثل اینکه بهش میگفتم من در حد تو نیستم تو از سر ترحم باهامی، منو نمیخوای ولی روت نمیشه بهم بگی و از این حرفا. ایشون اوایل میگفت نه اینجوری نیست من اگه تو رو نخوام بهت میگم و باهات رودر وایسی ندارم. ولی بعد دیگه از این حرفا خسته شد و به من گفت حتما برم پیش روانشناس و کتاب های مدیریت ذهن واسه من خرید. ولی خوده این آقا اخلاق هایی داره ک باعث میشه گاهی این افکار من شدت بگیره. مثلا زیاد به من تلفن نمیزنه مثلا هفته ای یه بار. میگه من اخلاقم اینجوریه تو نباید افکار منفی کنی. مثلا خودش بیشتر مواقع قرار ملاقات میذاره و از آینده حرف میزنه از خواستگاری و این چیزا. ولی من گاهی فکر میکنم اصلا تو زندگی این آقا نیستم به خاطر زیاد زنگ نزدن و پیام ندادن هاش. ایشون قبلا نامزد داشته و این مشگلات رو با هم داشتن ولی وقتی همو بیشتر شناختن این مسائل حل شده. حالا من واقعا نمیدونم این آقا منو میخواد یا سر دو راهی گیر کرده. خواهش میکنم راه نماییم کنید و اینم بگم من بهش اعتماد دارم. و ایشون اصلا آدمی نیست که فکر و ذکرش فقط مسائل جنسی باشه. و قصد سو استفاده اصلا نداره