سلام.
من کلاس دهم هستم وامسال تابستون مثل یک احمق نشستم درس خوندم و مدرسه نمونه دولتی قبول شدم رشته تجربی، الان یک ماه و نیمه که میرم مدرسه نمونه رشته تجربی، ولی متنفرم از زندگیم، از رشته * تجربی چون من عاشق بازیگری ام و از 12سالگی تصمیم گرفتم بازیگر شم،همش باخودم میگم تومگه نمیخواستی بازیگر شی؟مگه نمیخواستی تو هنر باشی و کلا دور از هرچی درسه مزخرفه؟
ولی الان تو اوج درس خوندنی خخخخ نمیدونم بخندم یا گریه کنم، بارها تو همین یک ماه و نیم به خانوادم گفتم من میخوام برم هنرستان ، اما خیلی عصبانی میشن و مامانم گریه میکنه و اصلا عمرا منو ببرن هنرستان، همش میگن ما اینهمه خرجت کردیم این همه درس خوندی اینده نداری بری هنرستان، ببینید من استعداد درس خوندن خیلی دارم و همیشه از اول خیلی درسم خوب بوده و همه معلما و بقیه میگن باهوشم من و نمزه هام عالی بودنه تا الان. اگه یه ذره درس بخونم موفقم، اما اصلا علاقه ندارم، میشینم باخودم میگم 3سال یعنی باید رنج بکشم؟ و هنرستان شهرما خیلی مزخرفه فقط چندتا رشته دارع اونم =عکاسی،خیاطی-گرافیک،انیمیشن
و مثل هنرستانای بقیه جاها رشته بازیگری نداره. و این رشته هاشم خب اینده واقعامثل رشته های تجربی ندارن،من نمیدونم چیکار کنم زندگیم سیاه شده حالم خیلی بده سردرگمم نمیتونم انتخاب کنم، کمکم کنید،تمام دوروبریام حسادتمومیکنن میگن خوشبحالت نمونه قبول شدی و فلان.ولی خودم میگم خاک تو سرت که درس خوندی خاک تو سرت،
چیکار کنم؟ لعنت به این آینده داشتن، مثلا داییم ،فامیلامون هی میگن ما دوستاییمون که هنرستان بودن هیچی نشدن و بیکارن و... چیکار کنم خدا... یعنی بخاطر شغل،پول، زندگیم سیاه باید بشه درسته؟
خواهش میکنم یه کمک درست بهم بکنید.