سلام
میشه کمکم کنید حالم خیلی بده...
من از پارسال تا الان عاشق پسری هستم.
من 16سالمه و اون الان 18
و 8ماه دیگه کنکور داره. بعد من حال روحیم الان خیلی داغونه. چون وقتی من عاشقش شدم ینی پارسال 17سالش بود و موتور داشت.
بعد من چون رفیقام رلاشون 17سالشون بود کلا منم دوس داشتم اگه رل و عشقی دارم 17سالع باشه (چون هیچ دوست پسر و عشقی تالا نداشتم و ندارم) و اصلا این پسره تمام ایده الای من بود و من واقعا ارزو داشتم باهاش بریم سر قرار، بریم موتور سواری، تو هیئتای محرم قرار بزاریم. اما نشد.....،
چرا چرا واقعا هیچ کودوم از ارزو های من براورده نمیشن.
چرا؟
الان دیگه 18سالشه. دیگه موتورشو فروخت. اصلانم تو راه مدرسه یا کوچه و اینا نمیاد و نمیبینمش...،.دیگه سال بعدم که میره دانشگاه، اونوقت چه خاکی به سرم بریزم؟ اون وقت که دخترم تو کلاسشون هست..،
همش اون اهنگ (اون روزا زنگ مدرسه وقت فرارمون بود ساعت زنگش واسه ما وقت قرارمون بود رو گوش میدم و گریه میکنم...)
چرا ارزوهامو باد برد...چرا انقد باید تو خودم بمیرم...
دیگه دلم نمیخواد زندگی کنم،
بخدا دلیل اینکه خودکشی نمیکنم رو نمیدونم. ولی این روزا خیلی دلم میخواد خودمو بکشم....
چجوری میشه مرد؟
تو راه مدرسه وقتی نگا میکردم به قبرستون گفتم کاشکی الان منم اینجا بودم...
من تنها کاری که میتونم بکنم اینه که بش بگم درسته؟