خانواده جدید.

Question

سلام‌‌. من حدود یک ماه پیش متوجه شدم که خانوادم  خونواده * واقعی من نیستن...پدر و مادر اصلیه من  تهران زندگی میکنن
وقتی فهمیدم خیلی برام سخت بود...
بهم گفتن بیا و باما زندگی کن
من با پدر و مادر ناتنیم در ارتباطم ولی الان اومدم تهران
خیلی با من خوبن...ولی من خیلی خجالت میکشم اصلا یه جوریم رااحت نیستم باهاشون غریبم
اون روز پدرم خواست منو بغل کنه ولی من بی اختیار خودمو عقب کشیدم
متوجه شدم که ناراحت شد...
چیکار کنم که بتونم کنار بیام...
فقط شونزده سالمه

Answer 1

سلام به شما هیوا جان

درک میکنم که این شرایط برای شما با سختی و فشار روحی زیادی همراه می باشد و خب شما می توانی هردوی این ارتباطات را داشته باشید هم با خانواده واقعیتان و هم خانواده ای که سالها با آنها زندگی کرده اید .

اما در مورد ارتباط با پدر و مادر واقعیت خب در این مسیر نیاز است که هم شما به خودت و آنها فرصت بدهی و هم آنها به شما و خودشان چون سالها این ارتباط وجود نداشته است و اینکه ناگهانی همه چیز تغییر کند برای روان می تواند سخت و دشوار باشد.

حرف بزنید و بیان کنید که می دانید دوست دارند شما را بغل کنند و ... شما آن را درک می کنید اما در کنار آن می توانی احساسات خودت را هم بیان کنی اگر تعامل شکل بگیرد می توانید همه شماها نتیجه گیری بهتری داشته باشید.