سلام .من ۱۸سالمه
پسر.وقتی میرم اینیستام و هر فضایی خیلی میبینم پسرای سن و سال خودم دوس دختر دارن،موهاشونو رنگ میکنن ،باشگاه میرن،ماشین دارن من از اون همه شرایط تقریبا هیچی ندارم،من خودم از این کارا خوشم نمیاد ولی اونقد دیدم که احساس میکنم منم باید داشته باشم و خیلی ناراحتم که جدا از دوستی و اینا یسری پسرا بچه پولدارن و خوش میگذرونن
حداقل جوونیشونو با هزار تا خرابکاری حال میکنن .خونواده من اصلا اونطوری نیست که قبول کنه اینجور روابطو مذهبی نیست ولی
خود بابام باهاش خیلی حرف زدم حتی عکس و فیلم این پسرارو با دوست دختراشون نشون دادم بابامم خوشش نیومده و نصیحتم کرده منم خودم این چیزا برام مهم نیست فقط یه اوقاتی میرم تو فکر. ولی الان همه پسرا دیگه با یکین و انگار باید خجالت بکشم که با کسی نیستم چون خیلیا میگن تو که خوشتیپ و خوشگلی دروغ میگی با دختری نیستی.من اصلا جرئت اینکارارو ندارم.ولی مشکل من جامعمه که تا شبیه بقیه نباشی طردت میکنن من بخاطر اینکه سیگار تعارف کردن رفیقامورد کردم کنارم گذشتن چون مهمونیا و تولداشونو رد کردم کنار گذشتنم چون میدونستم تولداشون دختر پسر زیاده و منم خوشم نمیاد،برام مهم تیست کنارم گذشتن من جامعه مو میگم که تا باهاش یکرنگ نباشی اذیتت میکنن من بیرون خونه لباس رسمی دارم و حتی مغازم برم با لباس اسپورت ساده.یسری چراها دارم. هر همکلاسی چن سال پیشمو تو اینیستا میبینم همه شون با یکین و همش بیرون میرن و سیگاریم شدن ینی به این کارا افتخار میکنن
انگار جز اقلیتام و حس بدیه نمیگم خونوادم چارچوب سفت و سخت برام کشیده من به خونوادم حق میدم و قبولشون دارم ولی چون خودمو قبول ندارم زود با ظاهر زندگی یه عده کلا بهم میریزم
یه وقتایی دلم میخواد یبار سیگارو امتحان کنم یا یه روز با یکی دوست بشم ولی یه چیزی نمیذاره میدونم که با یه بار امتحان کردن کلا میفتم تو دام این چیزا ولی یه وقتایی خودمو گول میزنم .