سلام وقت بخیر.
من ۱۸ سالمه و هم خودم و هم خانوادم مذهبی و متعهد هستیم،و هیچوقت پیش نیومده بوده که با مرد نامحرمی دور از چشم خانواده و بدون اطلاع اونها حتی صحبت بکنم،اما یکسال پیش خیلی اتفاقی تو فضای مجازی با اقایی اشنا شدم و بعد از مدتی مشخص شد که از نظر مذهبی و اعتقادی مشابه هستیم و علاقه پیش اومد و به قصد ازدواج یک سال در حد پیامک و چند باری تماس تلفنی رابطه داشتیم،قصد، قصد ازدواج بود اما منتظر بودیم تا من وارد دانشگاه بشم و بگیم از طریق دانشگاه اشنا شدیم(چون ایشون از مشهد و من از شیراز هستم) و تا اون موقع صبر کنیم و فقط پیامکی و خیلی کم تلفنی صحبت کنیم،درحد دو همکار و با حفظ حریم ها،تا اینکه کم کم متاسفانه کمی ماجرا عوض شد و من اینطور حس کردم که ایشون قصد دیگه ای داره و به دنبال روابط جنسی و این چیز هاست،وبعد از کلی کشمکش در این باره من که اوایل سعی میکردم بحث رو منحرف کنم اما درنهایت ناچار شدم مخالفت شدید بکنم و همه چیز تموم شد،خوشبختانه از نظر روحی حالم خیلی بهتر شده و میشه گفت از نظر احساسی کاملا ایشون رو فراموش کردم.
اما یک دغدغه ذهنی خیلی وحشتناک دارم،خواستگار های خوبی دارم و تمام فکرم اینه که اگر قرار ازدواجم با شخصی کاملا قطعی شد باید درباره رابطه با اون اقا به همسر ایندم حرفی بزنم یانه؟اگر حرف بزنم این ترس و دارم که دید نسبت به من عوض بشه،میدونم اشتباه کردم اما فقط و فقط به قصد ازدواج بوده،نگرانم بابت فکر ها وقضاوت هایی که دربارم خواهد شد اونهم بیگناه،از طرفی هم اگر نگم فکر میکنم به اون شخص خیانت بزرگی کردم و گناه میکنم، به شدت به صداقت با همسر معتقدم ودلم نمیخواد چیز پنهونی از همسرم داشته باشم،تو برزخ بدی گرفتار شدم و از کسی هم نمیتونم مشورت بگیرم،لطفا کمکم کنید و بگید از نظر شما و از نظر شرع چه کاری درست تره؟صادقانه همه چیز رو بگم؟یا بلکل حرفی نزنم؟ایا این کار نوعی خیانت به همسر تلقی نمیشه در دین و شرع؟
ممنونم،یاعلی.